ماشین زمان

ماشین زمان ...
پارت یازدهم
__________
ویو یونگی
سمت ا.ت حرکت کرد ...
_چیکار داری می‌کنی ؟!
ا.ت سرش رو بالا آورد با دیدن یونگی تعجب کرد اما اهمیتی نداد و شروع کرد به انجام دادن کارش
_نمیشنوی؟؟...برای کی داری این گیاه ها رو جمع میکنی؟!
ات: همون‌جوری که کارش رو انجام میداد لب زد
ات:مهمه؟!...برای کسی که جونمو نجات داد برای جی... محافظ کیم سوکجین که گردنش زخمی شده ...
_نکن ...هی با تو هم دارم میگم اون کار رو نکن !
ات:چرا اونوقت ؟!
یونگی لب باغچه نشست و شروع کرد به گنده گیاه ها
_هنوز عرضه نداری گیاه بکنی بعد برای من آدم شدی !
_گیاه رو روی زخم باید از ریشه بکنی نه اینکه ریشه بمونه فقط برگ و ساقه رو بکنی ...اینجوری خاصیتش یا کم میشه یا از بین می‌ره
سبد رو داد دست ا.ت و بلند شد و رفت
_دختره بی عرضه !
ویو ا.ت...
گیاه رو بردم و زخم گردن جین رو پانسمان کردم دوباره !...

چند روز بعد
پریشان وایستاده بود و منتظر جونگکوک بود که بالاخره اومد
ات:چ،چیشد؟؟
@بانوی من همون‌طور که گفتید باز هم دنبال یه نشانه گشتیم ولی چیزی نبود امپراطور از قصر خارج شدند چند دقیقه پیش و به ملاقات یه خانم رفتند که هویتش معلوم نیست
ات:یعنی چی هویتش معلوم نیست ؟!
@ببنید اصلا همچین دختری با این اسم و نشانی که من پیدا کردم نیست ولی اون دختر داره داخل شهر میگرده
ات:شاید هویت اشتباهه
@خیر بانوی من...
ات:چهره اون دختر رو بهم بده میرم از قصر بیرون
@بانوی من ...
ات:هم خودت و هم جین هم بیاید
@چشم ...
از قصر خارج شدند هرکس عکس رو گرفت و به طور نامحسوس به مردم نشان میداد ...
ولی هیچکس همچین کسی رو نه دیده بودند نه شنیده بودند
ا.ت تنها سمت یه کلبه حرکت کرد وارد کلبه شد اما کسی نبود ...
خواست برگرده که صدای پیر مردی توجهشو جلب کرد ...برگشت
&اتفاقی افتاده دخترم ؟!
ات:عامم ...نه ممنون
خواست بره ولی با یاد اینکه شاید چون پیره بدونه سمتش رفت
ات:ببخشید آقا
پیر مرد نگاهی بهش کرد
&بله دخترم ؟!
عکس رو نشان پیر مرد داد
ات:شما این دختر رو میشناسید ....یا جایی دیدیش ؟!
&این دختر؟!...
کمی فکر کرد و یکدفعه سرش رو بالا آورد
&جملت رو دوباره بگو ؟!
ات:این رو جایی از شهر دیدید ؟!
&این دختر خیلی وقت پیش مرده
ات:چی؟!...
&این دختر ....
نظر یادت نره رفیق !
امشب خیلی خستم چون تا الان داشتم درس می‌خواندم پس ممکنه نزارم :)
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#YOONGI#fake
دیدگاه ها (۱۷)

ماشین زمان ...پارت دوازدهم _______ویو ا.ت&این دختر...این دخت...

اشتباه بزرگی به اسم اعتماد ....پارت دوازده ________ویو ا.تدر...

اشتباه بزرگی به اسم اعتماد...پارت یازدهم ____ویو ا.تآروم دم ...

ماشین زمان ...پارت دهم ________ویو ا.تمرده شمشیرش رو بالا گر...

نامجون: تو این کتابه نوشته وقتی با پرنسس ازدواج کردی شب اول ...

love Between the Tides²⁷بهش ضربه میزدم ولی ولم نمیکرد ادامه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط