عروسقاتل
#عـروسِقاتـل
part_۲۷
The killer bride
درست حدس زدم!..از ترسم لذت میبرد، از ضعیف بودنم خوشش میومد.
با غم لب زدم:
- با عذاب دادن من شاد میشی؟
نمیدونم چیشد ولی مردمک چشماش لرزید و رنگ چشماش تغییر کرد.
دیگه خبری از خشم نفرت و مسخره کردن نبود:
- نه مگه جلوت حیوون نشسته؟
بی حرف فقط بهش خیره شدم که گفت:
- تو دیگه برای منی متعلق به منی
چه بی ارزش چه با ارزش!
و بعد با عصبانیت به سمتم خیز برداشت وکنار گوشم پچ زد:
- بهتره ساکت باشی و جیکت درنیاد.
اول متوجه منظورش نشدم ولی با کاری که کرد تازه دوزاریم افتاد و اون موقع دیگه خیلی دیر بود.
از شوک من استفاده کرد و کارشو کرد و نتونستم حتی تکون بخورم.
بچه ها اص.. ماته ادامش میزارم تو کامنتا
(مینویسمش و میزارم)
part_۲۷
The killer bride
درست حدس زدم!..از ترسم لذت میبرد، از ضعیف بودنم خوشش میومد.
با غم لب زدم:
- با عذاب دادن من شاد میشی؟
نمیدونم چیشد ولی مردمک چشماش لرزید و رنگ چشماش تغییر کرد.
دیگه خبری از خشم نفرت و مسخره کردن نبود:
- نه مگه جلوت حیوون نشسته؟
بی حرف فقط بهش خیره شدم که گفت:
- تو دیگه برای منی متعلق به منی
چه بی ارزش چه با ارزش!
و بعد با عصبانیت به سمتم خیز برداشت وکنار گوشم پچ زد:
- بهتره ساکت باشی و جیکت درنیاد.
اول متوجه منظورش نشدم ولی با کاری که کرد تازه دوزاریم افتاد و اون موقع دیگه خیلی دیر بود.
از شوک من استفاده کرد و کارشو کرد و نتونستم حتی تکون بخورم.
بچه ها اص.. ماته ادامش میزارم تو کامنتا
(مینویسمش و میزارم)
- ۵.۵k
- ۱۱ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط