شات

شات(۴)

یونا ویو دیشب با ته دعوای بدی کردیم از خونه زد بیرون نمیدونم کجا رفت
میترسم الکل بخوره خیلی نگرانشم معدش مشکل داره اگه الکل بخوره حالش بد میشه
تازه تو این هوای سرد هم بدون لباس گرم و بدونوماشین رفته بیرون
تلفنشم جوای نمیدههه
اهههه جواب بده لامصب
بعد چند دقیقه یادم اومد هر وقت حالش خوب نبود یا با من بحصش میشد میرفت پیش جونگکوک دوستش،  خیلی دوست خوبیه
یه اون زنگ میزنم
جونگکوک ویو:
داشتم تلویزیون نگاه میکردم زنگ خونمون زده شد رفتم ببینم کیه دیدم تهیونگه . درو زدم اومد بالا
ولی ی جا مشکل داشت 🤔 چرا اینقدر بیحال بود🤔
اومد بالا؛ بوی الکل میداد
ته:سلام
جی‌کی:(تو بهت)سلام
ته:دعوتم نمیکنی بیام تو؟؟
کوک:چی..عا چرا بیا تو
چرا بوی الکل میداد 🤔نکنه الکل خورده وای نهههه اون معدش مشکل داره اگه الکل بخوره چون برا معدش ضرر داره حالش بد میشه
درو بستم رفتم پیشش ؛ چرا لباس گرم نداره تو این سرما اخه نمیگه سرما میخوره
کوک:تهیونگ حالت خوبه؟؟
ته:به نظرت خوب میام؟؟
کوک:چی شده رفیق بهم بگو
ته:.. تعریف همه ماجرا
کوک: اون که مقصر نیس خودشم بهت گفت بی تقصیره تو چرا خودتو عضاب میدی
ته:خوب من....

لامصبا لایک کنید دیگه🥺
دیدگاه ها (۲۶)

شات (۵) ته خوب من...بیهوش شد کوک:ته.... تههه... بیدار شو داد...

شات(۶) چشامو باز کردم نور سفیدی دیدم حدس زدم بیمارستان باشم ...

شات(۳)یونا ویو:تو مهمونی سنگینی نگاه های یکی رو حس کردم خودش...

شات(۲)جنی:باش بابا چرا زود ناراحت میشی من ی چیزی گفتم ....یو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط