وقتی قاتل زنش شدی...
وقتی قاتل زنش شدی...
پارت دوم
ویو ا.ت
امروز با لیا همون طراحه قرار داشتم حاظر شدم و به سمت شرکت رفتم تو راه جیمین رو دیدم و تا شرکت در مورد اون طراح یکم توضیح داد
@ اسمش لیا هست جانگ لیا و که بهش میگن کیم لیا بیست و چهار سالش هست و یه بچه داره به اسم لینا و یه شوهر به اسم کیم نامجون که بیست و هشت سالش هست
+اومم اوکی
رسیدیم به شرکت رفتم داخل که منشی گفت داخل اتاق هست رفتم داخل اتاق
#آه سلام خانم کیم جانگ لیا هستم
+اومم سلام خب برای طراحی ...آقای پارک لطفاً اون طراحی رو بیار
@حتما
جیمین رفت
#آمم ا.ت نشناختی منم دوست دوران مدرسه جانگ لیا باهم تقلب میکردیم
+... عاا یادم اومد لیا خوبی!؟
#هومم ممنون چه خبر راستی این آقای پارک دوست پسرت نیست ؟!
+چ،چی نه بابا اون فقط همکار و دستیار من هست که بعد از من اون میشه رئیس اینجا
#اها
جیمین اومد و اون طرح ها رو داد و رفت من و لیا هم نشستیم در مورد طراحی حرف زدیم قرار شد چند روز دیگه دوباره برای قیمت بیاد بعد از اینکه لیا رفت جیمین اومد داخل که
ویو لیا
بدبخت ا.ت نمیدونه قراره چه اتفاقی براش بی افته کافیه اون فتوشاپ ها رو تو رسانه ها پخش کنم تا شرکتش افت بکنه
حتی نامجون هم از این قضیه خبر نداره و فردا روز خوبی هست
ویو ا.ت
@چیشد قضیه؟!
+قرار شد چند روز دیگه برا قیمت بیاد
@هومم میگم ا.ت بریم بار ؟!
+چ،چی؟! ...باشه بزار کیفم رو بگیرم
کیف رو گرفتم و سوار ماشین جیمین شدم و رفتیم بار من کت و شلوار مشکی تنم بود و جیمین هم یه پیرهن سفید و با یه کروات کتش رو تو ماشین گذاشت
همینجوری داشتیم حرف میزدیم اولین باری بود که با خوردن دو تا شیشه ویسکی مست شده بودم جیمین وقتی دید حالم بده و مستم یه تاسفی خورد و و بلندم کرد
+دست بهم نزن الان دوست پسرم میاد دعوا میکنه
#دوست پسرت کیه؟!
+پارک جیمین
#من غلط کنم دوست پسر تو بشم
+چیی؟! #هیچی هیچی خود دوست پسرت گفت ببرمت
+هووم پس تا خونه بدنم رو ماساژ بده
#احمق :/
ویو جیمین رفتم ا.ت رو گذاشتم خونش و خودم رفتم خونه یه دوش گرفتم و رو تخت دراز کشیدم فکرم رفت به امروز
اون دختره لیا خیلی عجیب بود هوفف ولش کن
ویو ا.ت
از خواب بلند شدم یه دوش گرفتم خیلی سرم درد میکرد و هیچی از دیشب یادم نمیامد برعکس جیمین هم امروز نمیامد شرکت رفتم شرکت که
که منشی گفت خانم لیا تو دفترم هست
رفتم داخل که با حرفی که زد سر جام خشک شدم ...
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#NAMJOON
پارت دوم
ویو ا.ت
امروز با لیا همون طراحه قرار داشتم حاظر شدم و به سمت شرکت رفتم تو راه جیمین رو دیدم و تا شرکت در مورد اون طراح یکم توضیح داد
@ اسمش لیا هست جانگ لیا و که بهش میگن کیم لیا بیست و چهار سالش هست و یه بچه داره به اسم لینا و یه شوهر به اسم کیم نامجون که بیست و هشت سالش هست
+اومم اوکی
رسیدیم به شرکت رفتم داخل که منشی گفت داخل اتاق هست رفتم داخل اتاق
#آه سلام خانم کیم جانگ لیا هستم
+اومم سلام خب برای طراحی ...آقای پارک لطفاً اون طراحی رو بیار
@حتما
جیمین رفت
#آمم ا.ت نشناختی منم دوست دوران مدرسه جانگ لیا باهم تقلب میکردیم
+... عاا یادم اومد لیا خوبی!؟
#هومم ممنون چه خبر راستی این آقای پارک دوست پسرت نیست ؟!
+چ،چی نه بابا اون فقط همکار و دستیار من هست که بعد از من اون میشه رئیس اینجا
#اها
جیمین اومد و اون طرح ها رو داد و رفت من و لیا هم نشستیم در مورد طراحی حرف زدیم قرار شد چند روز دیگه دوباره برای قیمت بیاد بعد از اینکه لیا رفت جیمین اومد داخل که
ویو لیا
بدبخت ا.ت نمیدونه قراره چه اتفاقی براش بی افته کافیه اون فتوشاپ ها رو تو رسانه ها پخش کنم تا شرکتش افت بکنه
حتی نامجون هم از این قضیه خبر نداره و فردا روز خوبی هست
ویو ا.ت
@چیشد قضیه؟!
+قرار شد چند روز دیگه برا قیمت بیاد
@هومم میگم ا.ت بریم بار ؟!
+چ،چی؟! ...باشه بزار کیفم رو بگیرم
کیف رو گرفتم و سوار ماشین جیمین شدم و رفتیم بار من کت و شلوار مشکی تنم بود و جیمین هم یه پیرهن سفید و با یه کروات کتش رو تو ماشین گذاشت
همینجوری داشتیم حرف میزدیم اولین باری بود که با خوردن دو تا شیشه ویسکی مست شده بودم جیمین وقتی دید حالم بده و مستم یه تاسفی خورد و و بلندم کرد
+دست بهم نزن الان دوست پسرم میاد دعوا میکنه
#دوست پسرت کیه؟!
+پارک جیمین
#من غلط کنم دوست پسر تو بشم
+چیی؟! #هیچی هیچی خود دوست پسرت گفت ببرمت
+هووم پس تا خونه بدنم رو ماساژ بده
#احمق :/
ویو جیمین رفتم ا.ت رو گذاشتم خونش و خودم رفتم خونه یه دوش گرفتم و رو تخت دراز کشیدم فکرم رفت به امروز
اون دختره لیا خیلی عجیب بود هوفف ولش کن
ویو ا.ت
از خواب بلند شدم یه دوش گرفتم خیلی سرم درد میکرد و هیچی از دیشب یادم نمیامد برعکس جیمین هم امروز نمیامد شرکت رفتم شرکت که
که منشی گفت خانم لیا تو دفترم هست
رفتم داخل که با حرفی که زد سر جام خشک شدم ...
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#NAMJOON
۶.۰k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.