وایکیکی پارت

وایکیکی پارت3
شوگا اتو یکم جلو تر از خونه می‌رسونه
آت: خدافس
شوگا: آت وایسا
-آت میشینه
آت: بل؟
شوگا: اون موقع نتونستیم خوب همو ببوسیم..
-آت می‌خنده
-آت میاد نزدیک تر شوگا لباشو می‌زاره رو لباش
شوگا هم صورتشو با دستاش میگیره بعد همکاری می‌کنهو مک می‌زنه
یکم بعد آت و شوگا جدا میشن
ات: خب دیگه خدافسس
شوگا: خدافس(پوز خند)
-آت میاد تو خونه
آت: سلاام
بکهیون: سل کو پس خوراکیایی که گرفتی😐؟
آت: خ خوراکیا؟ چ چیزه خ خخوردمشون
بکهیون: معلومه کجا بودی؟
آت: چیکار کنم چیکار کنمممینتس(تو دلش)
آت: رفته بودم باشگاه
بکهیون: اره سه بار تو باشگاه نمیری
آت: دارم میگم رفتم باشگاه الان دیگه میرم(داد)
-می‌ره تو اتاقش
بکهیون: ودف چه مرگشه
آت دستشو می‌کنه تو موهاش آت: وایی نزدیک بود لو برم وای
یجی زنگ به بکهیون(یجی دوست دختره بکهیونه)
بکهیون: عع الو سلام
یجی: سلامم خوبی
بکهیون: اره تو خوبی؟؟ کجای
یجی: من سمته خونتونم به آت زنگ میزنم جواب نمی‌ده درو باز میکنی؟
بکهیون: عاره الان میام
یجی: باش بای
بکهیون: بای
-قط
بکهیون: یسسسس
-می‌ره درو باز میکنه
یجی: سلااام
-میپره بغل بکهیون
بکهیون: سلامم بغلش می‌کنه(بغل بلند کردنی)
بکهیون درو می‌بنده میاد میشینه رو مبل یجی هم می‌زاره رو مبل
بکهیون: چخبر
یجی: سلامتی آت کو
بکهیون: تو اتاق
یجی می‌ره دم دره اتاق آت درو باز می‌کنه می‌ره داخل
آت: عععع یجییییییی
یجی: سلامممم
-همو بغل میکنن
بکهیون:🗿
-بعد آت میاد تو حال پیششون
یکم بعد آت می‌ره دشوری
بکهیون: یجی
یجی: هوم
بکهیون: بوس نمیدی..؟
یجی: (می‌خنده) چیمیگی تو
بکهیون میاد نزدیک تر یجی
بکهیون: نمیدی؟
یجی: جلو آت اخعع
بکهیون: رفتع دشویی تا نیومده
یجی: باش..
بکهیون صورتشو با دستاش میگیره بعد لباشو می‌زاره رو لباشو چشاشو می‌بنده و شروع به مک زدن گاز زدن لبایه یجی می‌کنه
بعد یجی دستاشو دور گردن بکهیون حلقه می‌کنه بکهیون که خوشش اومده یجی رو هول میده رو کاناپه تا دراز بکشه بعد خیمه می‌زنه روش و دوباره لباشو می‌زاره روش بدون اینکه هواسش به اطراف باشه
آت: اههههههه بسهههه دیگهههه هی گفتم چیزی نگمم هیی دارینن بیشتررر میرین جلووو
یجی یهو چشاش گرد میشه بکهیونو از کاناپه هول میده
یجی: ا از کی نگا میکنی آت ؟
آت: مهمه؟؟ همون اولل
بکهیون: (پوز خند)
آت: عوق میرم شما به کاراتون برسین اه
-می‌ره تو اتاق
دیدگاه ها (۲)

سناریو وقتی جلوشون با داداشت دعوات شدهنامجون:(نمیزاره دیگه ...

وایکیکی پارت4-تو اتاقیجی : بکهیونن وایی ببین چیششششدبکهیون: ...

وایکیکی پارت2 -فردا صبحبیو اتاز خواب بیدار شدم کسی تو خونه ن...

وایکیکی پارت 1بیو نویسندهآت غرق خواب بود که بکهیون میاد تو ا...

آیدل من ( در خواستی )پارت ۲۱ات: من برم لباسامو عوض کنم برا ت...

ارمان عشق و نفرت پارت 5صبح شد آت خیلی درد داشت کوک رفت غذا پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط