پارت 19 :
پارت 19 :
تهیونگ دستاش قدری گرم بود که میتونست تمام بدن دختر رو گرم کنه دختر قوسی به کمرش داد تا تهیونگ بتونه اسون تر زیپ راشل بکشه بالا بعد از مدت کوتاهی که برای راشل خیلی طولانی بود تموم شد تهیونگ جلوی راشل قرار گرفت و از صورتش تا نک پاش رو دید با اینکه راشل نشسته بود اما معلوم بود لباس رو تن دختر نشسته
دختر، با یک لباس سفید زیبا با غرور ، روی صندلی نشسته بود . چشمای براق و پر از نور که نگاهشان را به پسر روی خود جلوه داد. موهای مشکی او به لطافت به شانه های راشل چسبیده بود و نقشهایی روی پوست نرم کنار صورت راشل قرار داده بود
تهیونگ، با یک لباس خوش پوش و چشم های عمیق، نزدیک به او ایستاده بود . و چشمش فقط به راشل بود اون دیگه داشت ماله اون میشد و مانعی نبود تهیونگ دستانش را با آرامش بر روی دست دختر قرار گذاشت و یک لبخند زیبا بر روی لبانش شکل گرفت
راشل خنده ای کرد
راشل:بس کن با نگاهت منو درسته خوردی
تهیونگ اهمیتی نداد
راشل:یاااا
تهیونگ قبل از اینکه بزاره راشل حرف بزنه لباشو رو لباس راشل گذاشت و شروع کرد به بوسه های کوچیک که راشل چشماشو بست و دستاشو پشت سر تهیونگ گذاشت و یه بوسه طولانی رو شروع کرد راشل بلند شد تا به تهیونگ برسه تهیونگ کمره راشل گرفت و بیشتر اونو سمته خودش کشید
#فیک
زیبا نیست که دیگه چیزی نیست؟ 🤭😂
شرط: ۱۲ ❤
تهیونگ دستاش قدری گرم بود که میتونست تمام بدن دختر رو گرم کنه دختر قوسی به کمرش داد تا تهیونگ بتونه اسون تر زیپ راشل بکشه بالا بعد از مدت کوتاهی که برای راشل خیلی طولانی بود تموم شد تهیونگ جلوی راشل قرار گرفت و از صورتش تا نک پاش رو دید با اینکه راشل نشسته بود اما معلوم بود لباس رو تن دختر نشسته
دختر، با یک لباس سفید زیبا با غرور ، روی صندلی نشسته بود . چشمای براق و پر از نور که نگاهشان را به پسر روی خود جلوه داد. موهای مشکی او به لطافت به شانه های راشل چسبیده بود و نقشهایی روی پوست نرم کنار صورت راشل قرار داده بود
تهیونگ، با یک لباس خوش پوش و چشم های عمیق، نزدیک به او ایستاده بود . و چشمش فقط به راشل بود اون دیگه داشت ماله اون میشد و مانعی نبود تهیونگ دستانش را با آرامش بر روی دست دختر قرار گذاشت و یک لبخند زیبا بر روی لبانش شکل گرفت
راشل خنده ای کرد
راشل:بس کن با نگاهت منو درسته خوردی
تهیونگ اهمیتی نداد
راشل:یاااا
تهیونگ قبل از اینکه بزاره راشل حرف بزنه لباشو رو لباس راشل گذاشت و شروع کرد به بوسه های کوچیک که راشل چشماشو بست و دستاشو پشت سر تهیونگ گذاشت و یه بوسه طولانی رو شروع کرد راشل بلند شد تا به تهیونگ برسه تهیونگ کمره راشل گرفت و بیشتر اونو سمته خودش کشید
#فیک
زیبا نیست که دیگه چیزی نیست؟ 🤭😂
شرط: ۱۲ ❤
۷.۴k
۰۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.