ددوست دارمخیلی بیشتر از چیزی که فکر میکنی

_د..دوست دارم..خیلی بیشتر از چیزی که فکر میکنی....


با حرفی که زدم بوسه کوتاهی به لبام زد و پیشونیشو چسبوند ب پیشونیم...


+از این به بعد تو جز اموال منی...

_نه کوک... نه من واسه ی تو نیستم...

+چرا تو مال منی... خودت بم اعتراف کر...

با قرار گرفتن انگشت اشارم روی بینیش ساکت شد و دیگه حرفی نزد..


_هیییشش.. اروم باش... ببین کوک من واقعا دوست دارم... ولی..

+ولی چی؟؟ چرا؟؟

_نمیخوام...

+نمیخوای با من باشی؟


این حرفو زد و با نا امیدی از روم بلند شد و سرشو پایین انداخت...
و
با بغض لب هاش رو از هم فاصله داد و گفت


+باشه... ببخشید مزاحمت شدم... از.. از این به بعدم دیگه نمیام سراغت...
ب.. برات یه چیزایی گرفتم که به حالت کمک کنه.. اونا رو بخور... زود خوب شو..


خواست بلند شه و بره که مچشو گرفتم که با چشمای خیسش مواجه شدم...
ا..این همون پسریه که اونقدر سرد باهام رفتار میکرد یعنی واقعا کوکه؟؟ داره بخاطر من گریه میکنه؟؟


_کوک اشتباه متوجه نشو...
من خیلی دوست دارم و از خدامه که با تو باشم.. ولی میترسم.. میترسم بخاطر من اتفاقی بیفته... نمیخوام بخاطر من اخراج شی و گروه از هم بپاشه...


دستمو گذاشتم رو گونش و اشکاشو پاک کردم...


_مجبورم استفا بدم که اتفاقی نیفته..

دستم که رو گونش بود رو گرفت و دستمو بوس کرد...


+هیششش ساکت... نمیخواد چیزی بگی قرار نیست هیچ اتفاقی برامون بیفته و گروه از هم بپاشه... توام ب هیچ عنوان از کارت استفا نمیدی...

_اما...


با این حرفم ابروهاش تو هم جمع شد..

+اما نداره.. پاشو لباستو عوض کن و بگیر بخواب... درست نیس جلوم اینشکلی باشی.. با یه نیم تنه و شلوارک کوتاه معلومه ک تحریک میشم.
منم برات یه چیز خوشمزه و مقوی درست میکنم..

_اما هیچ چیزی برای من خوشمزه تر و بهتر از اونا نیست...(اشاره به لبای کوک)


+یه نفر اینجا شیطون شده ها...


رفتم جلو صورتش و بوسه کوتاهی رو لبش گذاشتم...

_مگه میشه در برابر تو شیطون نشد؟؟

+آیشششششش..
حیف الان نمیتونم ادامه کاری که انجام دادی و پیش برم..


بعد این حرفش پاشد و رفت بیرون..

منم پاشودمو یه ابی به دست و صورتم زدمو موهامو شونه کردمو یه تیشرت خیلی لش پوشیدم..خب تیشرته تا زانوم میومد..بخاطر همین شلوار نپوشیدم... واقعا خیلی خوشحال بودم که تونستم برسم ب عشقمممم...


ادامه داره....
دیدگاه ها (۳۵)

رفتم پایین تا یه لیوان اب بگیریم بخورم...ک یهو دیدم.. واو......

های گایز... اومدم بگم ک تا وقتی صدتایی نشیم پارت بعدو نمیدم....

بعد این حرفش انگار قند تو دلم اب شد همونطور که دستاشو دورم ح...

+برو خونهههه. دیگه داری زیادی حرف میزنی.. زیاد گوشی دست نگیر...

یه روز خیلی اتفاقی این آهنگ سینا پارسیان رو تو ماشین دوستم ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط