𝐛𝐢𝐭𝐭𝐞𝐫 𝐚𝐧𝐝 𝐬𝐰𝐞𝐞𝐭🍯☕️
𝐛𝐢𝐭𝐭𝐞𝐫 𝐚𝐧𝐝 𝐬𝐰𝐞𝐞𝐭🍯☕️
𝙋𝙖𝙧𝙩 4●•••
اونی که بوسیدم رئیس جئون بود؟؟؟
خیلی حالم بد بود
از این بدتر نمیشد
رفتم پشت خانم سو
لبپاتش رو باز کرد درباره مقاله امروز خوند من خواستم فرار کنم که..
جونگکوک: جایی تشریف میبرین؟
ایششششش لعنت به این شانس
برعکس شدم سمتش که بدون توجه دوباره نگاهشو به لب تاپش داد و ادامه ی مقاله رو خوند پس منم تصمیم گرفتم یکم ریلکس کنم
سر میزم نشستم و نکات مهم رو با هارام نوشتم
بالاخره جلسه تموم شد
داشتم به همراه بچه ها میرفتم که منشی سوهو صدام کرد
ات: از این بد تر نمیشد
با استرس به سمت رئیس و منشیش رفتم
مثل چی استرس داشتم
منشی: خانم ؟
ات: ات ..جانگ ات
منشی: شما رو به خاطر ارائه خوبت سر گروه واحدتون میکنم
ات: خ خیلی ممنون
سرم همش سمت پایین بود اما چ فایده خان سرش تو لب تاپش بود
برگه رو از منشی گرفتم ازشون تشکر کردم و اومدم پیش خانم سو
همه بهم تبریک گفتن پس قرار بود شب بریم سوخاری مامانم اینا تا جشن بگیریم
𝙋𝙖𝙧𝙩 4●•••
اونی که بوسیدم رئیس جئون بود؟؟؟
خیلی حالم بد بود
از این بدتر نمیشد
رفتم پشت خانم سو
لبپاتش رو باز کرد درباره مقاله امروز خوند من خواستم فرار کنم که..
جونگکوک: جایی تشریف میبرین؟
ایششششش لعنت به این شانس
برعکس شدم سمتش که بدون توجه دوباره نگاهشو به لب تاپش داد و ادامه ی مقاله رو خوند پس منم تصمیم گرفتم یکم ریلکس کنم
سر میزم نشستم و نکات مهم رو با هارام نوشتم
بالاخره جلسه تموم شد
داشتم به همراه بچه ها میرفتم که منشی سوهو صدام کرد
ات: از این بد تر نمیشد
با استرس به سمت رئیس و منشیش رفتم
مثل چی استرس داشتم
منشی: خانم ؟
ات: ات ..جانگ ات
منشی: شما رو به خاطر ارائه خوبت سر گروه واحدتون میکنم
ات: خ خیلی ممنون
سرم همش سمت پایین بود اما چ فایده خان سرش تو لب تاپش بود
برگه رو از منشی گرفتم ازشون تشکر کردم و اومدم پیش خانم سو
همه بهم تبریک گفتن پس قرار بود شب بریم سوخاری مامانم اینا تا جشن بگیریم
۳.۸k
۱۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.