عشق اجباری

عشق اجباری
پارت ۲۶
بعد از خداحافظی با مانی با دانیال به بقیه مهمونا سر زدیم
بعدشم رفتیم نشستیم. واقعا حوصلم سر رفته بود که دانیال گفت « می خوای بریم برقصیم؟؟» از اون جایی که من عاشق رقصیدن بودم سریع قبول کردم و رفتیم توی پیست رقص
همین که رفتیم آهنگ « ای جونم سامی بیگی» رو گذاشتن
منم که به قول سانی با اون آهنگ وحشتناک ناز می رقصیدم
شروع کردم به رقصیدن.
# دانیال
دیدم مانی حوصلش سر رفته و کلافگی از سر و روش می‌باره بهش گفتم « میخوای بریم برقصیم؟؟» مانلی هم قبول کرد و رفتیم تو پیست رقص آهنگ که شروع شد مانلی شروع کرد به رقصیدن . واقعا هنگ کرده بود خیلی خوشگل و ناز می رقصید، یه جوری که آدم فقط دوست داشت نگاش کنه وقتی آهنگ تموم شد از توی کتم شاباش در آوردم و بهش دادم
#مانلی
وقتی که داشتم می رقصیدم ، سنگینی نگاه دانیال رو، رو خودم حس می کردم . وقتی رقصم تموم شد دانیال بهم شاباش داد و با هم رفتیم نشستیم سر جامون . به ساناز و ایلیا نگاه کردم که داشتن با دی جی حرف می زدن وقتی حرف زدنشون تموم شد ، دیجی گفت« خب از عروس ها و دوماد های عزیز دعوت می کنم بیان برامون تانگو برقصن»
منو دانیال یه نگاهی بهم کردیم و به اجبار بلند شدیم
دیدگاه ها (۲)

عشق اجباریپارت ۲۷ آهنگ لایتی رو دی جی شروع کرد به زدن دانیا...

عشق اجباریپارت ۲۸دانیال « خب دیگه ما بریم» بابای دانیال « با...

عشق اجباریپارت ۲۵ وقتی رسیدیم اعمارت . اولین کسی که دیدم مان...

عشق اجباریپارت ۲۴از اونجایی که من عاشق عکس گرفتن بودم خیلی خ...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت⁴⁰ لباسم رو پوشیدم موهام رو حالت...

بیب من برمیگردمپارت :74بعد از خشک کردن موهام یه دست لباس منا...

A girl from tomorrow(part 7)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط