shadows murderer:قاتل سایه ها
shadows murderer:قاتل سایه ها
part:67
دستاش رو محکم بهم مشت میکنه و فشار میده. اون آدم قوی بود اما تحمل اون درد بدون بیهوشی یا حداقل داروی بی حسی تقریبا غیر ممکن بود. عرق روی پیشونیش جمع شده بود، هر لحظه دردش بیشتر میشد که داد میزنه: اه لعنت بهش
و بلاخره بعد از تحمل اون همه درد تیر رو از توی دستش در میارن و دستش رو میبندن.
+تموم شد قربان
لوهان: گم شو بیرون (بی حال)
وسایلش رو جمع میکنه و بعد از تعظیم کوتاهی بیرون میره.
لوهان هنوز درد داشت و نفس نفس میزد اما اینکه جونگ کوک همه نقشه هاش رو بهم زده بود بیشتر عصبیش میکرد. خیلی وقت بود که برای گرفتن انتقام برنامه ریزی میکرد و دقیقا وقتی که به اندازه فشار دادن یه ماشه با موفقیت فاصله داشت اون جئون لعنتی پیداش شد و همه چیو بهم زد. تحمل این درد براش از درد گلوله هم سخت تر بود، پس با عصبانیت و درد زیاد لب میزنه: لعنت بهت جئون...لعنتی به تو و اون مانوبان لعنتی...جفتتون رو میکشم
"خونه تهیونگ"
تهیونگ: یعنی کسی که جنی منو کشت لوهان بود؟ (شوکه)
لیسا: درسته
تهیونگ: چرا برای گرفتن انتقام از تو جنی رو کشت؟ (با بغض به لیسا نگاه میکنه)
لیسا: متاسفم (سرش رو پایین میندازه)
تهیونگ: اما چطور ممکنه؟!
لیسا: بهمون فرصت بده...نمیزاریم قصر در بره، انتقام جنی رو میگیریم
تهیونگ به جونگ کوک نگاه میکنه و آهسته لب میزنه: فکر کنم باید بگم متاسفم...ولی من باید با دستای خودم اون لوهان عوضی رو بکشم تا دلم آروم بگیره
لیسا: همه ما باهم اینکارو میکنیم اوپا
تهیونگ به لیسا نگاه میکنه و به زور لبخند تلخی میزنه.
#فیک
#ایتزی#مامامو#بی_تی_اس#بلک_پینک#اکسو#ایستریکیدز#استرو#بی_تی_بی#اسمر_فود#بی_ال#مد_گل#مدگل#پریسا#سرنا#کیوت#جین#جیمین#تیهونگ#جونگ_کوک#نامجون#شوگا#رزی#لیسا#جنی#جیسو#چانویول#دی_و#موکبانگ#السا#انا#شاد#خنده#مستر#جهیزیه
part:67
دستاش رو محکم بهم مشت میکنه و فشار میده. اون آدم قوی بود اما تحمل اون درد بدون بیهوشی یا حداقل داروی بی حسی تقریبا غیر ممکن بود. عرق روی پیشونیش جمع شده بود، هر لحظه دردش بیشتر میشد که داد میزنه: اه لعنت بهش
و بلاخره بعد از تحمل اون همه درد تیر رو از توی دستش در میارن و دستش رو میبندن.
+تموم شد قربان
لوهان: گم شو بیرون (بی حال)
وسایلش رو جمع میکنه و بعد از تعظیم کوتاهی بیرون میره.
لوهان هنوز درد داشت و نفس نفس میزد اما اینکه جونگ کوک همه نقشه هاش رو بهم زده بود بیشتر عصبیش میکرد. خیلی وقت بود که برای گرفتن انتقام برنامه ریزی میکرد و دقیقا وقتی که به اندازه فشار دادن یه ماشه با موفقیت فاصله داشت اون جئون لعنتی پیداش شد و همه چیو بهم زد. تحمل این درد براش از درد گلوله هم سخت تر بود، پس با عصبانیت و درد زیاد لب میزنه: لعنت بهت جئون...لعنتی به تو و اون مانوبان لعنتی...جفتتون رو میکشم
"خونه تهیونگ"
تهیونگ: یعنی کسی که جنی منو کشت لوهان بود؟ (شوکه)
لیسا: درسته
تهیونگ: چرا برای گرفتن انتقام از تو جنی رو کشت؟ (با بغض به لیسا نگاه میکنه)
لیسا: متاسفم (سرش رو پایین میندازه)
تهیونگ: اما چطور ممکنه؟!
لیسا: بهمون فرصت بده...نمیزاریم قصر در بره، انتقام جنی رو میگیریم
تهیونگ به جونگ کوک نگاه میکنه و آهسته لب میزنه: فکر کنم باید بگم متاسفم...ولی من باید با دستای خودم اون لوهان عوضی رو بکشم تا دلم آروم بگیره
لیسا: همه ما باهم اینکارو میکنیم اوپا
تهیونگ به لیسا نگاه میکنه و به زور لبخند تلخی میزنه.
#فیک
#ایتزی#مامامو#بی_تی_اس#بلک_پینک#اکسو#ایستریکیدز#استرو#بی_تی_بی#اسمر_فود#بی_ال#مد_گل#مدگل#پریسا#سرنا#کیوت#جین#جیمین#تیهونگ#جونگ_کوک#نامجون#شوگا#رزی#لیسا#جنی#جیسو#چانویول#دی_و#موکبانگ#السا#انا#شاد#خنده#مستر#جهیزیه
۹.۷k
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.