برده بی نقص من پارت ۳
برده بی نقص من پارت ۳
ویو کوک
بعد از اینکه کاملا به فاک اش دادم بردمش حموم و ا. ت تو بغلم خوابش برد منم براید بغلش کردم و بردمش تو اتاق خودم ( تا الان تو اتاق کار کوک بودن و کسی حق ورود به اتاق کوک رو نداره) و گذاشتمش رو تخت و حوله اش رو دراوردم محو بدن بی نقصش شده بودم که بعد چند دقیقه به خودم اومدم و یه تیشرت بلند تنش کردم و کنارش خوابیدم
ویو ا.ت
صبح از خواب پاشدم و دیدم تو بغل ارباب ام ولی نه تو اتاقی که قبلا بودیم یه اتاق جدید بود که تا حالا ندیده بودم اروم بلند شدم و روی تخت نشستم داشتم به اطراف نگاه میکردم اتاق خیلی قشنگ بود و بیشتر وسایل مشکی و بعضی سفید بود اروم از رو تخت پاشدم و چند قدم جلو رفتم که دو تا دست رو دور کمرم حس کرد و صدای ارباب رو شدیم
کوک = جای میخوای بری بیبی گرل
ا.ت = ن.... نه ارباب
ارباب منو به سمت خودش چرخوند و دستاش رو از دورم برداشت و بعد گفت
کوک = چی صدام کردی؟
از شدت ترس سرم و انداختم پایین و با صدای اروم و لرزون که ترس ازش مشخص بود گفتم
ا.ت = ا.....ارباب
ویو کوک
از اینکه ارباب صدام کنه بدم میاد چون من اونو دوست دختر خودم میدونم و خب الان خیلی عصبی ام دستمو گذاشتم زیر چونش و سرش رو اوردم بالا
کوک = امیدوارم جراتش رو نداشته باشی دفعه بدی ارباب صدا کنی وگرنه قول نمیدم بدنت سالم بمونه
مشخص بود از حرفم ترسیده و خیلی اروم جوری که به زور میشنیدم گفت
ا.ت = پس چی صداتون کنم؟
کوک = نظر خودت چیه بیبی گرل؟
ویو ا.ت
تازه فهمیدم ازم چی میخواد پس دستمو دور گردنش انداختم و دم گوشش گفتم
ا.ت= ددی جونم
بعد سرمو کشیدم عقب و گفتم
ا.ت= نظرت چیه؟ خوبه؟
ویو کوک
از مدلی که صدام کرد خیلی خوشم اومد پس گفتم
کوک = از خوبم خوب تره
دستمو دور کمرم حلقه کرد
ا.ت = ددی جونم
کوک = جونم بیبی گرل
ا.ت = میشه ازت یه سوال بپرسم
کوک = معلومه که میشه
اروم روی ترقوش رو بوسیدم
ا.ت = میخوام بدونم اسم ددی جذابم چیه؟
کوک = اسم جونکوک عه ولی تو ددی صدام کن
نظرتون؟؟
شرایط پارت بعد
کامنت ۲۰
لایک ۱۰
ویو کوک
بعد از اینکه کاملا به فاک اش دادم بردمش حموم و ا. ت تو بغلم خوابش برد منم براید بغلش کردم و بردمش تو اتاق خودم ( تا الان تو اتاق کار کوک بودن و کسی حق ورود به اتاق کوک رو نداره) و گذاشتمش رو تخت و حوله اش رو دراوردم محو بدن بی نقصش شده بودم که بعد چند دقیقه به خودم اومدم و یه تیشرت بلند تنش کردم و کنارش خوابیدم
ویو ا.ت
صبح از خواب پاشدم و دیدم تو بغل ارباب ام ولی نه تو اتاقی که قبلا بودیم یه اتاق جدید بود که تا حالا ندیده بودم اروم بلند شدم و روی تخت نشستم داشتم به اطراف نگاه میکردم اتاق خیلی قشنگ بود و بیشتر وسایل مشکی و بعضی سفید بود اروم از رو تخت پاشدم و چند قدم جلو رفتم که دو تا دست رو دور کمرم حس کرد و صدای ارباب رو شدیم
کوک = جای میخوای بری بیبی گرل
ا.ت = ن.... نه ارباب
ارباب منو به سمت خودش چرخوند و دستاش رو از دورم برداشت و بعد گفت
کوک = چی صدام کردی؟
از شدت ترس سرم و انداختم پایین و با صدای اروم و لرزون که ترس ازش مشخص بود گفتم
ا.ت = ا.....ارباب
ویو کوک
از اینکه ارباب صدام کنه بدم میاد چون من اونو دوست دختر خودم میدونم و خب الان خیلی عصبی ام دستمو گذاشتم زیر چونش و سرش رو اوردم بالا
کوک = امیدوارم جراتش رو نداشته باشی دفعه بدی ارباب صدا کنی وگرنه قول نمیدم بدنت سالم بمونه
مشخص بود از حرفم ترسیده و خیلی اروم جوری که به زور میشنیدم گفت
ا.ت = پس چی صداتون کنم؟
کوک = نظر خودت چیه بیبی گرل؟
ویو ا.ت
تازه فهمیدم ازم چی میخواد پس دستمو دور گردنش انداختم و دم گوشش گفتم
ا.ت= ددی جونم
بعد سرمو کشیدم عقب و گفتم
ا.ت= نظرت چیه؟ خوبه؟
ویو کوک
از مدلی که صدام کرد خیلی خوشم اومد پس گفتم
کوک = از خوبم خوب تره
دستمو دور کمرم حلقه کرد
ا.ت = ددی جونم
کوک = جونم بیبی گرل
ا.ت = میشه ازت یه سوال بپرسم
کوک = معلومه که میشه
اروم روی ترقوش رو بوسیدم
ا.ت = میخوام بدونم اسم ددی جذابم چیه؟
کوک = اسم جونکوک عه ولی تو ددی صدام کن
نظرتون؟؟
شرایط پارت بعد
کامنت ۲۰
لایک ۱۰
۱۲.۷k
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.