فیک:عشق یک طرفه
فیک:عشق یک طرفه
ادامه پارت ۱
یهو جین که یه قاتل بود و همین طور بهترین دوست جانی اومد
اون حتی جیسو رو ندید و گفت:جانی اون مردو یکی آزاد کرده چرا مراقب نبودیییی
جیسو که تازه ماجرارو فهمیده بود ، تفنگشو در اوورد و جانی رو هدف گرفت(این جاش خیلی عاشقانع میشه🗿🥂)
جانی که دید جیسو نمیتونه بهش شلیک کنه ، از فرصت استفاده کرد و جیسو رو کشوند تو بغلش😃💗
که یهو جیسو انقد عصبانی شد که به جانی تیر زد(الان خیلی عاشقانع میشه🗿🗿🗿)
جیسو که حواسش نبود ، جانی رو بلند کرد و برد بیمارستان(بچم همش داشت گریه میکرد که چرا این کارو کرده💔😔)
جیسو با خودش گفت:من خیلی احمقم چرا اصلا من وجود دارم؟😭 من هم لیسارو از دست دادم حالاهم جانی...من خیلی خیلی احمقمم😭😭😭
دکتر گفت:خوشبختانه ایشون زنده هستن ولی نمیخوام کسی رو ببینن
(جیسو انقد خوشحال شد از جاش پرید🥺💓)
جیسو گفت:لطفا بهش بگید که من منتظرشم که بعدا بیاد خونم
پلیان پارت ۱
ادامه پارت ۱
یهو جین که یه قاتل بود و همین طور بهترین دوست جانی اومد
اون حتی جیسو رو ندید و گفت:جانی اون مردو یکی آزاد کرده چرا مراقب نبودیییی
جیسو که تازه ماجرارو فهمیده بود ، تفنگشو در اوورد و جانی رو هدف گرفت(این جاش خیلی عاشقانع میشه🗿🥂)
جانی که دید جیسو نمیتونه بهش شلیک کنه ، از فرصت استفاده کرد و جیسو رو کشوند تو بغلش😃💗
که یهو جیسو انقد عصبانی شد که به جانی تیر زد(الان خیلی عاشقانع میشه🗿🗿🗿)
جیسو که حواسش نبود ، جانی رو بلند کرد و برد بیمارستان(بچم همش داشت گریه میکرد که چرا این کارو کرده💔😔)
جیسو با خودش گفت:من خیلی احمقم چرا اصلا من وجود دارم؟😭 من هم لیسارو از دست دادم حالاهم جانی...من خیلی خیلی احمقمم😭😭😭
دکتر گفت:خوشبختانه ایشون زنده هستن ولی نمیخوام کسی رو ببینن
(جیسو انقد خوشحال شد از جاش پرید🥺💓)
جیسو گفت:لطفا بهش بگید که من منتظرشم که بعدا بیاد خونم
پلیان پارت ۱
۸.۵k
۱۳ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.