مافیایمرگ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
#مافیای_مرگ
Port:³²
_دیگه گریه نکن باشه...... راستی دوست داری بریم شهر بازی
+اره اگه بهتر شدم بریم
کشیدم تو بغ//ش و خوابیدم
.................................
صبح از خواب زود بیدار شدم که جونگکوک بیدار شد
_کجا میری(خابالود)
+میخام برم پایین صبحونه درست کنم
_بهتری
+اره خوبم جناب جعون(خنده)
_توهم بدت نمیاد ها..(خنده)
+دیگه کافیه من برم پایین
و رفتم پایین درد داشتم اما نه زیاد رفتم تو اشپز خونه که میرا اومد پایین
میرا:سلام چه زود بیدار شدی
+سلام عزیزم حالا میخوابیدی
میرا:نه بیا کمکت کنم
با میرا صبحونه درست کردیم که بقیه هم اومدن پایین شروع کردیم به صبحونه خوردن که میرا گفت
میرا:من کی عمه میشم؟(خنده)
با حرفی که جونگکوک زد غذا پرید تو گلوم
_به زودی
به پاش ضربه زدم
_چیه خب دروغ میگم؟
+جونگکوک کافیه
میرا :زنداداش خجالت نکش(خنده)
از خجالت سرمو انداختم پایین
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
#مافیای_مرگ
Port:³²
_دیگه گریه نکن باشه...... راستی دوست داری بریم شهر بازی
+اره اگه بهتر شدم بریم
کشیدم تو بغ//ش و خوابیدم
.................................
صبح از خواب زود بیدار شدم که جونگکوک بیدار شد
_کجا میری(خابالود)
+میخام برم پایین صبحونه درست کنم
_بهتری
+اره خوبم جناب جعون(خنده)
_توهم بدت نمیاد ها..(خنده)
+دیگه کافیه من برم پایین
و رفتم پایین درد داشتم اما نه زیاد رفتم تو اشپز خونه که میرا اومد پایین
میرا:سلام چه زود بیدار شدی
+سلام عزیزم حالا میخوابیدی
میرا:نه بیا کمکت کنم
با میرا صبحونه درست کردیم که بقیه هم اومدن پایین شروع کردیم به صبحونه خوردن که میرا گفت
میرا:من کی عمه میشم؟(خنده)
با حرفی که جونگکوک زد غذا پرید تو گلوم
_به زودی
به پاش ضربه زدم
_چیه خب دروغ میگم؟
+جونگکوک کافیه
میرا :زنداداش خجالت نکش(خنده)
از خجالت سرمو انداختم پایین
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
- ۵.۵k
- ۲۷ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط