Paer62
Part 62
(ویو ات )
وقتی با صدای بمش در گوشم حرف میزد هر لحظه بدنم مور مور میشد تا اینکه کمرمو بیشتر سمت خودش کشید س*ی*ن*ه هام کامل بهش چسبیده بود
(ویو تهیونگ )
سرمو بردم سمت س*ی*ن*ه هاش یه گاز کوچیکی ازشون گرفتم
ات :آه اییی
تهیونگ: نظرت درباره ی یه راند دیگه چیه
ات : نه نه نه نهههههه
تهیونگ: لطفااااا
ات: نوچ
تهیونگ: ترو خداااا
ات: دیشب کافی نبود
تهیونگ: نچ
ات: عهه واا نمیخوام دیگه دیشب به اندازه کافی پاره شدم
تهیونگ: اخهه
ات: نچ
تهیونگ: هوووففف باشه ( ناراحت)
ات: عهه ناراحت نشو دیگه
تهیونگ :ناراحت نیستم
ات :ارع معلومه
تهیونگ :............
ات: ببین فقط یک راند هااا بیشتر یه راند شد خودت میدونی
تهیونگ :(چشماش برق میزنه)
(یک راند بعد از اهم اهم )
ات: اخخخ دلمممم
تهیونگ: آه آه وای بیبی خیلی خوب
ات :برا تو خوب بود من که دلم درد میکنههه چییییی
تهیونگ: پاشو ببرمت حموم
(ویو ات )
وقتی با صدای بمش در گوشم حرف میزد هر لحظه بدنم مور مور میشد تا اینکه کمرمو بیشتر سمت خودش کشید س*ی*ن*ه هام کامل بهش چسبیده بود
(ویو تهیونگ )
سرمو بردم سمت س*ی*ن*ه هاش یه گاز کوچیکی ازشون گرفتم
ات :آه اییی
تهیونگ: نظرت درباره ی یه راند دیگه چیه
ات : نه نه نه نهههههه
تهیونگ: لطفااااا
ات: نوچ
تهیونگ: ترو خداااا
ات: دیشب کافی نبود
تهیونگ: نچ
ات: عهه واا نمیخوام دیگه دیشب به اندازه کافی پاره شدم
تهیونگ: اخهه
ات: نچ
تهیونگ: هوووففف باشه ( ناراحت)
ات: عهه ناراحت نشو دیگه
تهیونگ :ناراحت نیستم
ات :ارع معلومه
تهیونگ :............
ات: ببین فقط یک راند هااا بیشتر یه راند شد خودت میدونی
تهیونگ :(چشماش برق میزنه)
(یک راند بعد از اهم اهم )
ات: اخخخ دلمممم
تهیونگ: آه آه وای بیبی خیلی خوب
ات :برا تو خوب بود من که دلم درد میکنههه چییییی
تهیونگ: پاشو ببرمت حموم
۲۰.۹k
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.