عاشق مغرور
عاشق مغرور
#پارت۱۶
دستمو گرفت توی دستش که بهش نگاه کردم با صورت اشکی بغض دار گفت
-خیلی درد میکنه؟
دستمو گذاشتم رو صورتشو با شستم اشکشو پاک کردمو گفتم
-نه برا چی گریه میکنی؟
یهو صدای گریش بلند شد و گفت
-ببخشید..
دستشو کشیدم و در گوشش گفتم
-دیگه هیچوقت واسع کاری که توش بیتقصیری معذرت نخواه
-چشم
دستمو پانسمان کرد و گفت
-مم میشه یه چیزی بخوام
-تا چی باشه؟
-میشه کنکور بدم؟
#پارت۱۶
دستمو گرفت توی دستش که بهش نگاه کردم با صورت اشکی بغض دار گفت
-خیلی درد میکنه؟
دستمو گذاشتم رو صورتشو با شستم اشکشو پاک کردمو گفتم
-نه برا چی گریه میکنی؟
یهو صدای گریش بلند شد و گفت
-ببخشید..
دستشو کشیدم و در گوشش گفتم
-دیگه هیچوقت واسع کاری که توش بیتقصیری معذرت نخواه
-چشم
دستمو پانسمان کرد و گفت
-مم میشه یه چیزی بخوام
-تا چی باشه؟
-میشه کنکور بدم؟
۶.۸k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.