P32
ا/ت : منم (بالبخند)
S : ببخشید ولی کجا داشتی با این عجله میرفتی ؟
ا/ت : خب .... داشتم میرفتم پیش دوستم
اومد چیزی بگه اما با شنیدن صدای کسی هر دو توجهون جلب صدا شد و برگشتیم سمت صدا .
D : هی جین
نگاهم رو به صاحب صدا دادم که با دیدن تهیونگ زیر لب گفتم : تهیونگ ؟
جین که انگار صدامو شنید برگشت سمتم و گفت : میشناسیش ؟
سرمو به حالت تایید تکون دادم که تهیونگ اومد و دستش رو انداخت گردن جین و گفت : کجا بودی پسر ؟
بعدم نگاهش رو چرخوند و با دیدن من با تعجب پرسید : اوه ا/ت تو هم اینجایی
ا/ت : اره
جین : همو میشناسید ؟
تهیونگ : اره باهم دوستیم اما شما چطوری همو میشناسید ؟
جین : ما تصادفی همو دیدیم
اون یکی دستش رو انداخت گردن من و گفت : چه خوب
چند ثانیه ای گذشت که جین گفت : نظرتون چیه از اینجا بریم بیرون زنگ خورده ها
تهیونگ : موافقم
بعد در همون حالت مارو دنبال خودش برد تو حیاط که با دیدن سرویس اروم زدم به تهیونگ که نگاهش رو بهم داد و سوالی نگاهم کرد که به سرویس اشاره کردم .
تهیونگ : خب جین ما دیگه باید بریم
جین لبخندی زد و گفت : باشه فردا میبینمتون
بعدم سرش رو کج کرد و گفت : توهم مواظب خودت باش خانم کوچولو
لبخندی زدم و سرم رو به معنی تایید تکون دادم که تهیونگ دستم رو گرفت و با خدافظی از جین رفتیم سمت سرویس و روی یه صندلی نشستیم .
تهیونگ : نظرت راجب جین چیه ؟
ا/ت : پسر خوبیه
تهیونگ : اون دوست چند سالمه که همیشه باهمیم امیدوارم توهم باهاش دوست شی
با شیطنت لبخندی زدم و گفتم : شدم
خندید و گفت : عالیه
سرویس دم پرورشگاه وایساد ، هر دو پیاده شدیم که با دیدن ماشین لوکسی که توی حیاط پارک بود با تعجب بهم نگاه کردیم ، که تهیونگ با تعجب گفت : این دیگه اینجا چیکار میکنه ؟
ا/ت : نمیدونم
نفس کلافه ای کشید بعدم باهم رفتیم و وارد عمارت شدیم ، خانم کیم داشت با دوتا مرد کت شلواری درمورد یه چیزی حرف میزد نمیدونم اون چی بود ولی هرچی بود مسئله مهمی بود که اینقدر دقیق راجبش حرف میزدن ، تهیونگ راهش رو کج کرد و همونطوری که دستم رو گرفته بود خواست به سمت راهرویه اتاقا بره که آجوما اومد و گفت : تهیونگ
تهیونگ با شنیدن صدای آجوما مثل همیشه لبخندی زد و گفت : سلام آجوما
آجوما : سلام پسرم از مدرسه اومدید ؟
هر دو سرمون رو تکون دادیم که با مهربونی گفت : باشه پس برید استراحت کنید
بعدم خواست بره که صدای تهیونگ مانعش شد .
تهیونگ : آجوما
S : ببخشید ولی کجا داشتی با این عجله میرفتی ؟
ا/ت : خب .... داشتم میرفتم پیش دوستم
اومد چیزی بگه اما با شنیدن صدای کسی هر دو توجهون جلب صدا شد و برگشتیم سمت صدا .
D : هی جین
نگاهم رو به صاحب صدا دادم که با دیدن تهیونگ زیر لب گفتم : تهیونگ ؟
جین که انگار صدامو شنید برگشت سمتم و گفت : میشناسیش ؟
سرمو به حالت تایید تکون دادم که تهیونگ اومد و دستش رو انداخت گردن جین و گفت : کجا بودی پسر ؟
بعدم نگاهش رو چرخوند و با دیدن من با تعجب پرسید : اوه ا/ت تو هم اینجایی
ا/ت : اره
جین : همو میشناسید ؟
تهیونگ : اره باهم دوستیم اما شما چطوری همو میشناسید ؟
جین : ما تصادفی همو دیدیم
اون یکی دستش رو انداخت گردن من و گفت : چه خوب
چند ثانیه ای گذشت که جین گفت : نظرتون چیه از اینجا بریم بیرون زنگ خورده ها
تهیونگ : موافقم
بعد در همون حالت مارو دنبال خودش برد تو حیاط که با دیدن سرویس اروم زدم به تهیونگ که نگاهش رو بهم داد و سوالی نگاهم کرد که به سرویس اشاره کردم .
تهیونگ : خب جین ما دیگه باید بریم
جین لبخندی زد و گفت : باشه فردا میبینمتون
بعدم سرش رو کج کرد و گفت : توهم مواظب خودت باش خانم کوچولو
لبخندی زدم و سرم رو به معنی تایید تکون دادم که تهیونگ دستم رو گرفت و با خدافظی از جین رفتیم سمت سرویس و روی یه صندلی نشستیم .
تهیونگ : نظرت راجب جین چیه ؟
ا/ت : پسر خوبیه
تهیونگ : اون دوست چند سالمه که همیشه باهمیم امیدوارم توهم باهاش دوست شی
با شیطنت لبخندی زدم و گفتم : شدم
خندید و گفت : عالیه
سرویس دم پرورشگاه وایساد ، هر دو پیاده شدیم که با دیدن ماشین لوکسی که توی حیاط پارک بود با تعجب بهم نگاه کردیم ، که تهیونگ با تعجب گفت : این دیگه اینجا چیکار میکنه ؟
ا/ت : نمیدونم
نفس کلافه ای کشید بعدم باهم رفتیم و وارد عمارت شدیم ، خانم کیم داشت با دوتا مرد کت شلواری درمورد یه چیزی حرف میزد نمیدونم اون چی بود ولی هرچی بود مسئله مهمی بود که اینقدر دقیق راجبش حرف میزدن ، تهیونگ راهش رو کج کرد و همونطوری که دستم رو گرفته بود خواست به سمت راهرویه اتاقا بره که آجوما اومد و گفت : تهیونگ
تهیونگ با شنیدن صدای آجوما مثل همیشه لبخندی زد و گفت : سلام آجوما
آجوما : سلام پسرم از مدرسه اومدید ؟
هر دو سرمون رو تکون دادیم که با مهربونی گفت : باشه پس برید استراحت کنید
بعدم خواست بره که صدای تهیونگ مانعش شد .
تهیونگ : آجوما
۵.۱k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.