𝐏𝐚𝐫𝐭 ¹⁶
𝐏𝐚𝐫𝐭 ¹⁶
.
چوی شی وون:
واقعا فکر کردی تورو میکشم؟(خنده ی عصبی )
نه بیبی تو هنوز لذت با من بودن رو تجربه نکردی ، بعدم من چرا باید کسی که عاشقشم رو بکشم ؟
منظور من چانگ هی بود !!!
مین جو:
چیییییییی؟!(تعجب زیاد)یعنی چی؟ توعه روانی چیکار به چانگ هی داری؟اون که دیگه توی زندگیم نیست!
بعدم نگو که گروگانش گرفتی و داری ازش مقابل من استفاده میکنی تا منو واسه خودت کنی؟(دادوبیداد)
چوی شی وون :
خوبه که خودت همه چی رو فهمیدی و لازم به توضیح من نیست ، پس بهتره آروم باشیو و منو به عنوان همسرت قبول کنی .
مین جو :
خیلی خب ، قبوله ، فقط خواااهش میکنم کاری به کار چانگ هی نداشته باش ، خالم جونش به چانگ هی بسته اس ، نمیخوام به خاطر من عزادار پسرش شه.
چوی شی وون :
نگران نباش ، تا وقتی هرچی میگم رو انجام بدی منم کاری به اون الدنگ ندارم ، حالام برو تو اتاقت لباس هات رو عوض کن باید بریم برای انتخاب لباس عروس، ناسلامتی فردا قراره خانوم قلب و عمارتم بشیا !
مین جو:
یعنی چی آخه ؟ دلیل این همه عجله چیه؟ خب یکم بهم وقت بده .
چوی شی وون :
مث اینکه الان گفتی کاری به کار چانگ هی نداشته باشما .
مین جو :
حالم ازت بهم میخوره !
چوی شی وون:
عیب نداره ، کم کم عاشقم میشی(نیشخند)...
[ پارتبعدیوپارتهایبعدشرطینیست
ولیلطفادرککنیدولایکوفراموشنکنید💖🍭 ]
#رمان#عاشقانه_رازآلود
پارت قبلی👇🏻
https://wisgoon.com/p/SV0HXBI6JS/
.
چوی شی وون:
واقعا فکر کردی تورو میکشم؟(خنده ی عصبی )
نه بیبی تو هنوز لذت با من بودن رو تجربه نکردی ، بعدم من چرا باید کسی که عاشقشم رو بکشم ؟
منظور من چانگ هی بود !!!
مین جو:
چیییییییی؟!(تعجب زیاد)یعنی چی؟ توعه روانی چیکار به چانگ هی داری؟اون که دیگه توی زندگیم نیست!
بعدم نگو که گروگانش گرفتی و داری ازش مقابل من استفاده میکنی تا منو واسه خودت کنی؟(دادوبیداد)
چوی شی وون :
خوبه که خودت همه چی رو فهمیدی و لازم به توضیح من نیست ، پس بهتره آروم باشیو و منو به عنوان همسرت قبول کنی .
مین جو :
خیلی خب ، قبوله ، فقط خواااهش میکنم کاری به کار چانگ هی نداشته باش ، خالم جونش به چانگ هی بسته اس ، نمیخوام به خاطر من عزادار پسرش شه.
چوی شی وون :
نگران نباش ، تا وقتی هرچی میگم رو انجام بدی منم کاری به اون الدنگ ندارم ، حالام برو تو اتاقت لباس هات رو عوض کن باید بریم برای انتخاب لباس عروس، ناسلامتی فردا قراره خانوم قلب و عمارتم بشیا !
مین جو:
یعنی چی آخه ؟ دلیل این همه عجله چیه؟ خب یکم بهم وقت بده .
چوی شی وون :
مث اینکه الان گفتی کاری به کار چانگ هی نداشته باشما .
مین جو :
حالم ازت بهم میخوره !
چوی شی وون:
عیب نداره ، کم کم عاشقم میشی(نیشخند)...
[ پارتبعدیوپارتهایبعدشرطینیست
ولیلطفادرککنیدولایکوفراموشنکنید💖🍭 ]
#رمان#عاشقانه_رازآلود
پارت قبلی👇🏻
https://wisgoon.com/p/SV0HXBI6JS/
۵.۰k
۱۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.