ویو تو مهمونی
ویو تو مهمونی
+میخوان چیکار کنن؟
÷قراره یکی از قربانی هاشو جلو همه بکشه .
+وایی واقعا خوشتون میاد ازین کار؟
÷ما با ادما های عادی فرق میکنیم عزیزم
الکساندر داشت درمورد محموله ها با بقیه حرف میزد و منم داشتم به بادیگاردی که جلوی در وایستاده بود نگاه میکردم ، د آخه لعنتی توهم برو دیگه اگه فرار میکردم از همه چیز خلاص میشدم .
برگشتم سمت الکس که دیدم داره با عصبانیت نگاه میکنه .
÷ پاهاتو قلم میکنم از کنارم جم بخوری.
+من که کاری نکردم .
ویو موقع کشتن اون قربانی
+من میترسم
÷با بادیگارد برو تو ماشین بشین
+باشه
+داشتم میرفتم که چشمم به قربانیه خورد .
ن..نه...نههه...نهه .....جیغ بنفش خیلی بلندی کشیدم که همه برگشتن سمت من
÷اینجا چه خبره؟(عصبی)
+به سمتش رفتم و جلوش زانو زدم : خواهش میکنم نزار بکشنش ، جلوشونو بگیررر (جیغغ)
اگه جلوشونو بگیری برای همیشه کنارت میمونم... خواهش میکنم .... التماست میکنم .
÷باشه آروم باش بیبی .
÷این مهمونی همین الان تموم میشه . و بعد دستمو گرفت و به یه جایی برد که همه داشتن مشروب میخوردن .
رفتیم پیش جونگ هی نشستیم. نه اون زندن نمیزاره .
÷من اون قربانی رو ازت میخرم به هر قیمتی که بگی
#اوه جدی ؟ اونوقت چرا
÷حرفمو دوبار تکرار نمیکنم .
#بلند شد و تفنگشو سمت همون قربانی گرفت : من چیز با ارزش تری ازت میخوام ، مثلا خدمتکار شخصی تو ، محموله هاتو و شایدم جایگاهتو ...( خنده بلند و مسخره)
÷بشکن زد که بادیگارد هاش بادیگارد های اونو با دست های بسته آوردن داخل و دست راستش که بهم زور میگفت و بهم دست میزد رو با دهن بسته آوردن داخل .
÷آره ولی اینا چیزی نیست که من رایگان بهت بدمش . تا خودتم نبستم اونو ول کن و ازینحا برو
+میخوان چیکار کنن؟
÷قراره یکی از قربانی هاشو جلو همه بکشه .
+وایی واقعا خوشتون میاد ازین کار؟
÷ما با ادما های عادی فرق میکنیم عزیزم
الکساندر داشت درمورد محموله ها با بقیه حرف میزد و منم داشتم به بادیگاردی که جلوی در وایستاده بود نگاه میکردم ، د آخه لعنتی توهم برو دیگه اگه فرار میکردم از همه چیز خلاص میشدم .
برگشتم سمت الکس که دیدم داره با عصبانیت نگاه میکنه .
÷ پاهاتو قلم میکنم از کنارم جم بخوری.
+من که کاری نکردم .
ویو موقع کشتن اون قربانی
+من میترسم
÷با بادیگارد برو تو ماشین بشین
+باشه
+داشتم میرفتم که چشمم به قربانیه خورد .
ن..نه...نههه...نهه .....جیغ بنفش خیلی بلندی کشیدم که همه برگشتن سمت من
÷اینجا چه خبره؟(عصبی)
+به سمتش رفتم و جلوش زانو زدم : خواهش میکنم نزار بکشنش ، جلوشونو بگیررر (جیغغ)
اگه جلوشونو بگیری برای همیشه کنارت میمونم... خواهش میکنم .... التماست میکنم .
÷باشه آروم باش بیبی .
÷این مهمونی همین الان تموم میشه . و بعد دستمو گرفت و به یه جایی برد که همه داشتن مشروب میخوردن .
رفتیم پیش جونگ هی نشستیم. نه اون زندن نمیزاره .
÷من اون قربانی رو ازت میخرم به هر قیمتی که بگی
#اوه جدی ؟ اونوقت چرا
÷حرفمو دوبار تکرار نمیکنم .
#بلند شد و تفنگشو سمت همون قربانی گرفت : من چیز با ارزش تری ازت میخوام ، مثلا خدمتکار شخصی تو ، محموله هاتو و شایدم جایگاهتو ...( خنده بلند و مسخره)
÷بشکن زد که بادیگارد هاش بادیگارد های اونو با دست های بسته آوردن داخل و دست راستش که بهم زور میگفت و بهم دست میزد رو با دهن بسته آوردن داخل .
÷آره ولی اینا چیزی نیست که من رایگان بهت بدمش . تا خودتم نبستم اونو ول کن و ازینحا برو
۱.۶k
۱۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.