+خب مگه زوره؟ اصلا مگه چیکار کرده؟ یه جوری میگه کلی کار ب
+خب مگه زوره؟ اصلا مگه چیکار کرده؟ یه جوری میگه کلی کار برات کردم انگار کوه اورست رو فتح کرده. واسه بچه دار شدن باید هردومون راضی باشیم. من فعلا بچه نمیخوام بعدشم کلا 30 سالشه. یعنی چی از سن پدر شدنش داره میگذره
-یه بارم به من فکر نکرده. همیشه به خودش فکر میکنه. یه بار نشد بگه چی میخوای. خب منم مثل همه دوست دارم پدر بشم. چرا به من اهمیت نمیده*بغض.توی ماشین داره با خودش حرف میزنه*
شب
+جونگ کوک هنوز نیومده خونه. دیگه دارم نگرانش میشم. گوشیمو برداشتم زنگ زدم بهش.
...
وا چرا قطع میکنه.؟ دوباره زنگ زدم. بازم قطع کرد. دوباره زنگ زدم
مکالمه
-دست از سرم بردار نمیخوام صداتو بشنوم*جدی*
+چرا نمیای خونه
-به خودم مربوطه
+اگه نمیای بگو منم راحت کن
-نکنه تو بامن قهر کردی؟
+..
-دیگه مزاحم نشو
+من مزاحمم؟
-وقتی جوابتو نمیدم یعنی نمیخوام صداتو بشنوم. وقتی نمیام یعنی نمیخوام قیافتو ببینم
+چرا اینجوری میکنی؟ مگه به خاطره بچه با من ازدواج کردی؟
-نه بخاطر بچه باهات ازدواج نکردم. ولی من تاحالا چیزی ازت نخواسته بودم... برای اولین بار ازت یه درخواست داشتم.انصاف نداری؟
+مگه چیکار کردی؟ ها؟ واسه بچه دار شدن باید هردومون راضی باشیم. نه فقط تو
-ولی واسه این که دوست داشته باشم باید یه انگیزه داشته باشم*عصبی*
+...
کوک قطع میکنه
+انقدر ناراحت شده؟
-خودش گفت.. خودش گفت قبول میکنه. مگه چیکار میخواد بکنه؟ یه بچه به دنیا میاره دیگه
+فکر کرده بچه دار شدن فقط به دنیا اوردنشه. باید 9 ماه عذاب بکشم( خدایاااا😐😂 )بعدش 1تا 2.3سال بی خوابی بکشم. بعد تا قبل از اینکه عقلش کامل بشه باید مواظبش باشم. مدرسه. دانشگاه. عشق و عاشقی. ازدواج. وایییییی
2 ساعت بعد
ساعت 12 بود کوک هنوز نیومده بود. به بقیه گفتم رفته شرکت.. تو اتاق بودم به تاجی تخت تکیه داده بودم و داشتم فکر میکردم
-رفتم خونه... رفتم داخل اتاق
کوک بدون نگاه کردن به یونا لباساشو دراورد و رفت حمام
-خودخواه*تو ذهنش میگه*
+خودخواه*اینم همینجور*
10 مین بعد
کوک میاد بیرون. موهاشو خشک میکنه و میره رو تخت دراز میکشه و گوشیش رو برمیداره
+هرکی ندونه فکر میکنن دنبالش کردن😐
+کوک
-...
+کوک
-بله*سرد*
+من.. درباره ی اون حرفت
-نمیخواد دیگه. ولش کن. مهم نیس.
+اما
-دیگه گیر نده. همینجوری میمونیم.
+...
-....
+ولی من
-بس کن*جدی*
+چرا اینجوری میکنی؟ خب دارم باهات حرف میزنم
-...
+با توعم
-ساکت شو*عصبی*
+مگه بچه نمیخواستی؟*عصبی*
-نه دیگه نمیخوام.
+ولی من میخوام.
-...
+هوم؟
-من دیگه نمیخوام بچه دار بشم.
+کوک ولی.
-دیگه دربارش حرف نزن*سرد*
+خیلی از دستم ناراحتی؟ *بغض*
-...
+جونگ کوک*بغض*
-یه بارم به من فکر نکرده. همیشه به خودش فکر میکنه. یه بار نشد بگه چی میخوای. خب منم مثل همه دوست دارم پدر بشم. چرا به من اهمیت نمیده*بغض.توی ماشین داره با خودش حرف میزنه*
شب
+جونگ کوک هنوز نیومده خونه. دیگه دارم نگرانش میشم. گوشیمو برداشتم زنگ زدم بهش.
...
وا چرا قطع میکنه.؟ دوباره زنگ زدم. بازم قطع کرد. دوباره زنگ زدم
مکالمه
-دست از سرم بردار نمیخوام صداتو بشنوم*جدی*
+چرا نمیای خونه
-به خودم مربوطه
+اگه نمیای بگو منم راحت کن
-نکنه تو بامن قهر کردی؟
+..
-دیگه مزاحم نشو
+من مزاحمم؟
-وقتی جوابتو نمیدم یعنی نمیخوام صداتو بشنوم. وقتی نمیام یعنی نمیخوام قیافتو ببینم
+چرا اینجوری میکنی؟ مگه به خاطره بچه با من ازدواج کردی؟
-نه بخاطر بچه باهات ازدواج نکردم. ولی من تاحالا چیزی ازت نخواسته بودم... برای اولین بار ازت یه درخواست داشتم.انصاف نداری؟
+مگه چیکار کردی؟ ها؟ واسه بچه دار شدن باید هردومون راضی باشیم. نه فقط تو
-ولی واسه این که دوست داشته باشم باید یه انگیزه داشته باشم*عصبی*
+...
کوک قطع میکنه
+انقدر ناراحت شده؟
-خودش گفت.. خودش گفت قبول میکنه. مگه چیکار میخواد بکنه؟ یه بچه به دنیا میاره دیگه
+فکر کرده بچه دار شدن فقط به دنیا اوردنشه. باید 9 ماه عذاب بکشم( خدایاااا😐😂 )بعدش 1تا 2.3سال بی خوابی بکشم. بعد تا قبل از اینکه عقلش کامل بشه باید مواظبش باشم. مدرسه. دانشگاه. عشق و عاشقی. ازدواج. وایییییی
2 ساعت بعد
ساعت 12 بود کوک هنوز نیومده بود. به بقیه گفتم رفته شرکت.. تو اتاق بودم به تاجی تخت تکیه داده بودم و داشتم فکر میکردم
-رفتم خونه... رفتم داخل اتاق
کوک بدون نگاه کردن به یونا لباساشو دراورد و رفت حمام
-خودخواه*تو ذهنش میگه*
+خودخواه*اینم همینجور*
10 مین بعد
کوک میاد بیرون. موهاشو خشک میکنه و میره رو تخت دراز میکشه و گوشیش رو برمیداره
+هرکی ندونه فکر میکنن دنبالش کردن😐
+کوک
-...
+کوک
-بله*سرد*
+من.. درباره ی اون حرفت
-نمیخواد دیگه. ولش کن. مهم نیس.
+اما
-دیگه گیر نده. همینجوری میمونیم.
+...
-....
+ولی من
-بس کن*جدی*
+چرا اینجوری میکنی؟ خب دارم باهات حرف میزنم
-...
+با توعم
-ساکت شو*عصبی*
+مگه بچه نمیخواستی؟*عصبی*
-نه دیگه نمیخوام.
+ولی من میخوام.
-...
+هوم؟
-من دیگه نمیخوام بچه دار بشم.
+کوک ولی.
-دیگه دربارش حرف نزن*سرد*
+خیلی از دستم ناراحتی؟ *بغض*
-...
+جونگ کوک*بغض*
۵.۵k
۲۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.