کوچولو من پارت

کوچولو من پارت 4

کسی که پشت در وایساده بود مایکی بود که به تمام حرفای شین و پدر بزرگ گوش میکرد احساس بدی داشت که خواهر عزیزش تنها گذاشته و حالا هیچی از دنیا نمیداند
عاحی از سر افسوس و ناراحتی کشید
سپس با خود قسمی خورد که از ابجی کوچیکترش مراقبت کنن و او را تنها نگذارد
ویو مایکی
به طرف اتاق رفتم دیدم مای خوابیده منم رفتم هولش دادم کنار منم گرفتم خوابیدم
.
.
.
ویو شین
در میزدن در باز کردم دیدم بچه ها امدن (اکیپ مایکی) دنبال مانجیرو بودم اما پیداش نکردم کمی فکر کردم گفتم شاید پیش مای باشه با بچه ها رفتیم اونجا در باز کردم دیدم بله دوتا میمون نه چیز ادم کنار هم که نه تو حلق هم خوابیدن
مایکی دستش تو دهن مای ،مای پاش تو دهن مایکی
یهو باجی خندید همه پشت سرش خندیدن حتی من
اون دوتا خرس بلند شدن ولی ما همچنان درحال خنده بودیم که یهو مای و..
پایان
بچه ها پارت 4 حذف شده پس سری چرت نوشتم ببخشید شده
دیدگاه ها (۳)

لالا لالا لالا لالا

کوچولومن

#‌کوچولومن        #پارت۳ویو مایکی امروز امدیم بیمارستان واسه...

کوچولو من               پارت ۲ مای به سمت صدا رفت وارد اتاق ...

{مافیای من}{پارت ۶}ویو تهیونگ # بعد کلی حرف زدن با یونگی بلن...

رمان عشق چیز خوبیه پارت ۸ وسایل رو چیدم که زنگ خونه خورد رفت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط