🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁
#خان_زاده #پارت148 #جلد_دوم
به جای من اهورا شروع کرد به توضیح دادن حالم.
اما دکتر انگار راضی نشد با حرفای اهورا که رو به من گفت
_دخترم چرا ساکتی مگه تو مریض نیستی؟
با زبونم لبم تر کردم و گفتم
چرا اقای دکتر دوروزه که بی حال و خواب الودم و کمی سر گیجه دارم به همسرم گفتم نیازی نیست وقت دکترو بگیریم چون برای اولین باره اینطوری شدم و حتما یکی دور دیگه حالم بهتر میشه اون راضی نشد.
دکتر تک خنده ای کرد و گفت
_پس ناراضی هستی که اینجایی!
سکوت کردم و
دیگه حرفی نزدم و دوباره به اهورا شروع کرد به حرف زدن...
دکتر باز من و مخاطب قرار دادگفت
_بیا اینجا بشبن تا معاینه ات کنم دخترم.
از جام بلند شدم. درست کنار دکتر روی صندلی نشستم..
دکتر با سیل عظیمی از آزمایش و عکس و این چیزا از مطب راهیمون کرد .
من حال و حوصله هیچ کدوم از اینا رو نداشتم روبه اهورا گفتم من برای این آزمایش ها و عکس ها و این چیزا نمیرم اما اهورا با اخم پاشو روی ترمز گذاشت و کنار خیابون ماشینو نگه داشت و گفت
_این کارا چیه که می کنی آیلین احساس می کنم دارم با مونس حرف میزنم عزیزم تو باید مشخص بشه که چرا دو روزه اینه حال و روزت چرا داری اینطور هم خودتو هم مارو اذیت می کنی ؟
دختر خوب ببین من شوهرتم خودت خوب میدونی که چقدر عاشقتم ولی من عاشق آیلین مهربون و حرف گوش کنه خودمم این ایلینی که از امروز صبح از خواب بیدار شده و فقط داره مخالف منو حرفام رفتار میکنه اصلا خوشاینده من نیست.
میریم آزمایش میدی همه چیز ایشالا که رو به راهه بعد با خیال راحت میرسیم به زندگیمون قرار نیست اتفاقی بیفته فقط و فقط می خوام خیالم از بابت اینکه حال خانومم خوبه راحت بشه پس اینقدر مخالفت نکن.
حرفاشو کاملاً جدی زده بود پس جای مخالفتی هم نداشت سرمو پایین انداختم و شروع کردم به ور رفتن با ناخونامو زمزمه کردم
تو دیگه منو دوست نداری همش باهام با عصبانیت و بداخلاقی حرف میزنی دستشو روی دستم گذاشت و مجبورم کرد بهش نگاه کنم و گفت
_عزیزم این چه حرفیه که میزنی من تو رو دوست ندارم؟
اینکه نگرانتم این که می خوام ببینم حالت خوبه یا نه چرا این حال و روزه می کنم اذیتت می کنم ؟
اگه بگم باشه عین خیالمم نیست صبح تا شب به خواب سردرد داشته باش اون موقع میشم شوهر خوب و ایده آل ؟
عزیزم میدونم به خاطر حضور کیمیا توی زندگیمون تحت فشاری میدونم داری اذیت میشی اما یه نگاه به گذشته بنداز من باعث حضورش نبودم تو خودت خواستی الان چرا داری با من این طوری رفتار میکنی
🌹🍁
@khanzadehhe
😻☝️
#خلاقیت #ALONEGIRL #ایده #wallpaper #هنر_عکاسی #هنر #soheil_star #عکس_نوشته #عکس #جذاب #خاص
#خان_زاده #پارت148 #جلد_دوم
به جای من اهورا شروع کرد به توضیح دادن حالم.
اما دکتر انگار راضی نشد با حرفای اهورا که رو به من گفت
_دخترم چرا ساکتی مگه تو مریض نیستی؟
با زبونم لبم تر کردم و گفتم
چرا اقای دکتر دوروزه که بی حال و خواب الودم و کمی سر گیجه دارم به همسرم گفتم نیازی نیست وقت دکترو بگیریم چون برای اولین باره اینطوری شدم و حتما یکی دور دیگه حالم بهتر میشه اون راضی نشد.
دکتر تک خنده ای کرد و گفت
_پس ناراضی هستی که اینجایی!
سکوت کردم و
دیگه حرفی نزدم و دوباره به اهورا شروع کرد به حرف زدن...
دکتر باز من و مخاطب قرار دادگفت
_بیا اینجا بشبن تا معاینه ات کنم دخترم.
از جام بلند شدم. درست کنار دکتر روی صندلی نشستم..
دکتر با سیل عظیمی از آزمایش و عکس و این چیزا از مطب راهیمون کرد .
من حال و حوصله هیچ کدوم از اینا رو نداشتم روبه اهورا گفتم من برای این آزمایش ها و عکس ها و این چیزا نمیرم اما اهورا با اخم پاشو روی ترمز گذاشت و کنار خیابون ماشینو نگه داشت و گفت
_این کارا چیه که می کنی آیلین احساس می کنم دارم با مونس حرف میزنم عزیزم تو باید مشخص بشه که چرا دو روزه اینه حال و روزت چرا داری اینطور هم خودتو هم مارو اذیت می کنی ؟
دختر خوب ببین من شوهرتم خودت خوب میدونی که چقدر عاشقتم ولی من عاشق آیلین مهربون و حرف گوش کنه خودمم این ایلینی که از امروز صبح از خواب بیدار شده و فقط داره مخالف منو حرفام رفتار میکنه اصلا خوشاینده من نیست.
میریم آزمایش میدی همه چیز ایشالا که رو به راهه بعد با خیال راحت میرسیم به زندگیمون قرار نیست اتفاقی بیفته فقط و فقط می خوام خیالم از بابت اینکه حال خانومم خوبه راحت بشه پس اینقدر مخالفت نکن.
حرفاشو کاملاً جدی زده بود پس جای مخالفتی هم نداشت سرمو پایین انداختم و شروع کردم به ور رفتن با ناخونامو زمزمه کردم
تو دیگه منو دوست نداری همش باهام با عصبانیت و بداخلاقی حرف میزنی دستشو روی دستم گذاشت و مجبورم کرد بهش نگاه کنم و گفت
_عزیزم این چه حرفیه که میزنی من تو رو دوست ندارم؟
اینکه نگرانتم این که می خوام ببینم حالت خوبه یا نه چرا این حال و روزه می کنم اذیتت می کنم ؟
اگه بگم باشه عین خیالمم نیست صبح تا شب به خواب سردرد داشته باش اون موقع میشم شوهر خوب و ایده آل ؟
عزیزم میدونم به خاطر حضور کیمیا توی زندگیمون تحت فشاری میدونم داری اذیت میشی اما یه نگاه به گذشته بنداز من باعث حضورش نبودم تو خودت خواستی الان چرا داری با من این طوری رفتار میکنی
🌹🍁
@khanzadehhe
😻☝️
#خلاقیت #ALONEGIRL #ایده #wallpaper #هنر_عکاسی #هنر #soheil_star #عکس_نوشته #عکس #جذاب #خاص
۸.۰k
۱۹ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.