ا.ت ویو
ا.ت ویو
داشتیم حرف میزدیم که هردو ارباب اومدن
جین: شما چرا هنوز اینجایین
ا.ت: باید جایی باشیم
جین: هوم نه راستی یونگی هر چی گفت نشنیده بگیرید مسته
ا.ت: هرکی تو مستی به کاراش اعتراف میکنه پس یعنی راست میگه
لیا: آره
یونگی: ا ا.ت(باحالت مستی)
ا.ت: بله
لیا: جین بیاین بشینین اینجا
جین: تو نگفته بودی میومدیم
اومدن نشستن که یونگی نزدیکم شد
که لبمو بوسید اولش تو شک بودم ازم جدا شد
یونگی: ا ا.ت م من دوست دارم
ا.ت:واتتت
لیا:عه چه جالب
یونگی:چرا
لیا:آخه ا.ت هم بهت حس داره
ا.ت:لیاااااااا
یونگی: ا ا.ت راست میگه
ا.ت: ها خ خوب راستش آره منم بهت حس دارم
یونگی: پس بریم تو کارش
ا.ت: کار چی
یونگی ویو
ا.ت بغل کردم بردم سمت اتاق و بله دیگه(فضولیش به ما نیومده)
حمایت نمیکنین دارم ناراحت میشم
داشتیم حرف میزدیم که هردو ارباب اومدن
جین: شما چرا هنوز اینجایین
ا.ت: باید جایی باشیم
جین: هوم نه راستی یونگی هر چی گفت نشنیده بگیرید مسته
ا.ت: هرکی تو مستی به کاراش اعتراف میکنه پس یعنی راست میگه
لیا: آره
یونگی: ا ا.ت(باحالت مستی)
ا.ت: بله
لیا: جین بیاین بشینین اینجا
جین: تو نگفته بودی میومدیم
اومدن نشستن که یونگی نزدیکم شد
که لبمو بوسید اولش تو شک بودم ازم جدا شد
یونگی: ا ا.ت م من دوست دارم
ا.ت:واتتت
لیا:عه چه جالب
یونگی:چرا
لیا:آخه ا.ت هم بهت حس داره
ا.ت:لیاااااااا
یونگی: ا ا.ت راست میگه
ا.ت: ها خ خوب راستش آره منم بهت حس دارم
یونگی: پس بریم تو کارش
ا.ت: کار چی
یونگی ویو
ا.ت بغل کردم بردم سمت اتاق و بله دیگه(فضولیش به ما نیومده)
حمایت نمیکنین دارم ناراحت میشم
۵.۳k
۱۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.