رمان جونگکوک مافیا2
#رمان_جونگکوک_مافیا2
part 5 F2
دیدم که جونگکوک اومد تو ولی اصلحه سمت جیمین گرفته بود{اینا همش فیکه و ربطی به جونگکوک و جیمین ندارع}
جونگکوک: ا. ت بیا اینجا (با حالت سرد)
سریع رفتم پیشش و محکم بغلش کردم اونم بغلم کرد و سرمو بوسید
جیمین: جونگکوک چرا دس از سر ا. ت ور نمیداری ها
جونگکوک: اقا جیمین ا. ت دوس دختر قبلیت بود
تا جونگکوک اینو گفت فهمیدم واسه چی باهام سرد رفتار کرد
ا. ت: جونگکوک چیزه..
جونگکوک: الان وقت توضیح دادن نیس ا. ت
جیمین: اگه ا. ت رو ول نکنی پلیسا میان و دستگیر میشی 😄
ا. ت: جیمین لطفا خاهش میکنم
جونگکوک: با اون حرف نزنننننن(با داد)
پدر جونگکوک: پ.... پسرم ت.. تو اینجا چیکار میکنی چجوری پیدامون کردی
تا جونگکوک برگشت تا پدرشو ببینه جیمین با اصلحه بهش شلیک کرد و یهو......
ادامه ۸لایک❤️
فصل دوم 🙃
part 5 F2
دیدم که جونگکوک اومد تو ولی اصلحه سمت جیمین گرفته بود{اینا همش فیکه و ربطی به جونگکوک و جیمین ندارع}
جونگکوک: ا. ت بیا اینجا (با حالت سرد)
سریع رفتم پیشش و محکم بغلش کردم اونم بغلم کرد و سرمو بوسید
جیمین: جونگکوک چرا دس از سر ا. ت ور نمیداری ها
جونگکوک: اقا جیمین ا. ت دوس دختر قبلیت بود
تا جونگکوک اینو گفت فهمیدم واسه چی باهام سرد رفتار کرد
ا. ت: جونگکوک چیزه..
جونگکوک: الان وقت توضیح دادن نیس ا. ت
جیمین: اگه ا. ت رو ول نکنی پلیسا میان و دستگیر میشی 😄
ا. ت: جیمین لطفا خاهش میکنم
جونگکوک: با اون حرف نزنننننن(با داد)
پدر جونگکوک: پ.... پسرم ت.. تو اینجا چیکار میکنی چجوری پیدامون کردی
تا جونگکوک برگشت تا پدرشو ببینه جیمین با اصلحه بهش شلیک کرد و یهو......
ادامه ۸لایک❤️
فصل دوم 🙃
۱۳.۹k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.