نگهبان دریا
نگهبان دریا
پارت هفدهم
ویو ا.ت
+ببینم بگو کی رو یادت میاد
@جنی:من من یه پسره رو دوست داشتم ولی مجبورم کردند برم
+بزار یه دور از اول ماجرا رو برات تعریف کنم
+(تعریف کردن کل ماجرا)
@پ،پس سوجین اون الان کجاست
+اون الان تو اتاق خوابه میرم بیدارش کنم
@باشه
رفتم بالا و با کلی بدبختی سوجین رو بیدار کردم سوجین رفت پایین و خودش رو به جنی معرفی کرد
پرش زمانی به سر میز
+الان فقط جیهوپ مونده
ته:چجوری میخوای یادش بیاری فرصت زیادی نداره
یونگی#:چرا ؟!
ته:نگهبان دریا مشکلی برایش پیش اومده قرار شد جیهوپ فردا صبح بره برج نگهبانی دریا
سوجین@:پس ا.ت میخوای چیکار کنی؟!
+ببینم تهیونگ جیهوپ کجا زندگی میکنه ؟!
ته:چ،چی؟! نمیدونم
+ته تو دوست اونی تروخدا بگو
ته:خب اون تو خیابان تهران مجتمع ... پلاک ... طبقه پنج
زندگی میکنه
+من میرم
#هی ا.ت وایستا منم بیام
+نمیخواد یونگی میرم خودم
سریع لباس هام رو عوض کردم و سمت اونجا حرکت کردم
بعد از ده مین رسیدم
پیاده شدم و زنگ خونه رو زدم
بعد از چند بار زنگ زدن در باز شد
رفتم بالا که دیدم در اونجا هم بازه وارد خونه شدم دیدم جیهوپ رو مبل نشسته
_چرا اومدی اینجا خانم لی
+میشه ا.ت صدام کنید
_من عادت ندارم کسی رو که تازه یه روز میشناسم رو به اسم صدا کنم
+لعنتی تو منم شیش ساله میشناسی
_هه چی داری میگی ؟!
+ببین جیهوپ من تو رو پنج ساله پیش از جزیره ... فراری دادم و بعد از پنج سال دیگه پیدات نشد حالا که پیدات کردم میخوای بگی من رو نمیشناسی
_برو بیرون
+اما جیهوپ...
_گفتم برو بیرونن (داد)
+هر وقت یادت اومد من کی هستم بیا پیشم جیهوپ شاید تو ندانی ولی دوست دارم
از خونه رفتم بیرون
پرش زمانی به خونه تهیونگ
#یعنی داری میگی بازم تو رو نشناخت ؟!
+نه (بغض) من به خاطر اون دو بار نزدیک بود بمیرم
@ا.ت بالاخره که چی اون تو رو نمیشناسه
+اگر جنی هم بود همین رو میگفتی ؟!
@بحث جنی رو وسط نکش
+چیه ناراحت میشی حقم داری منم بودم حالا که کسی که دوسش. دارم پیدا میکردم و منو یادش میآمد اینجوری میگفتم
@ا.ت حد خودت رو بدون
+اگر ندونم ...
#بس کنیدد (داد)
+@...
تهیونگ اومد داخل
&ببینم هوفف دو نفر اومدن شما رو ببینن
+چی؟!
با پسرا رفتیم بیرون با کسی که دیدم هوش از سرم پرید اون اینجا چیکار میکرد چجوری فهمید کی بهش گفت ؟!
که ...
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#J_HOOPE
پارت هفدهم
ویو ا.ت
+ببینم بگو کی رو یادت میاد
@جنی:من من یه پسره رو دوست داشتم ولی مجبورم کردند برم
+بزار یه دور از اول ماجرا رو برات تعریف کنم
+(تعریف کردن کل ماجرا)
@پ،پس سوجین اون الان کجاست
+اون الان تو اتاق خوابه میرم بیدارش کنم
@باشه
رفتم بالا و با کلی بدبختی سوجین رو بیدار کردم سوجین رفت پایین و خودش رو به جنی معرفی کرد
پرش زمانی به سر میز
+الان فقط جیهوپ مونده
ته:چجوری میخوای یادش بیاری فرصت زیادی نداره
یونگی#:چرا ؟!
ته:نگهبان دریا مشکلی برایش پیش اومده قرار شد جیهوپ فردا صبح بره برج نگهبانی دریا
سوجین@:پس ا.ت میخوای چیکار کنی؟!
+ببینم تهیونگ جیهوپ کجا زندگی میکنه ؟!
ته:چ،چی؟! نمیدونم
+ته تو دوست اونی تروخدا بگو
ته:خب اون تو خیابان تهران مجتمع ... پلاک ... طبقه پنج
زندگی میکنه
+من میرم
#هی ا.ت وایستا منم بیام
+نمیخواد یونگی میرم خودم
سریع لباس هام رو عوض کردم و سمت اونجا حرکت کردم
بعد از ده مین رسیدم
پیاده شدم و زنگ خونه رو زدم
بعد از چند بار زنگ زدن در باز شد
رفتم بالا که دیدم در اونجا هم بازه وارد خونه شدم دیدم جیهوپ رو مبل نشسته
_چرا اومدی اینجا خانم لی
+میشه ا.ت صدام کنید
_من عادت ندارم کسی رو که تازه یه روز میشناسم رو به اسم صدا کنم
+لعنتی تو منم شیش ساله میشناسی
_هه چی داری میگی ؟!
+ببین جیهوپ من تو رو پنج ساله پیش از جزیره ... فراری دادم و بعد از پنج سال دیگه پیدات نشد حالا که پیدات کردم میخوای بگی من رو نمیشناسی
_برو بیرون
+اما جیهوپ...
_گفتم برو بیرونن (داد)
+هر وقت یادت اومد من کی هستم بیا پیشم جیهوپ شاید تو ندانی ولی دوست دارم
از خونه رفتم بیرون
پرش زمانی به خونه تهیونگ
#یعنی داری میگی بازم تو رو نشناخت ؟!
+نه (بغض) من به خاطر اون دو بار نزدیک بود بمیرم
@ا.ت بالاخره که چی اون تو رو نمیشناسه
+اگر جنی هم بود همین رو میگفتی ؟!
@بحث جنی رو وسط نکش
+چیه ناراحت میشی حقم داری منم بودم حالا که کسی که دوسش. دارم پیدا میکردم و منو یادش میآمد اینجوری میگفتم
@ا.ت حد خودت رو بدون
+اگر ندونم ...
#بس کنیدد (داد)
+@...
تهیونگ اومد داخل
&ببینم هوفف دو نفر اومدن شما رو ببینن
+چی؟!
با پسرا رفتیم بیرون با کسی که دیدم هوش از سرم پرید اون اینجا چیکار میکرد چجوری فهمید کی بهش گفت ؟!
که ...
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#J_HOOPE
۲.۳k
۱۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.