نویسنده ها دیگه خیلی اغراق میکنن

نویسنده ها دیگه خیلی اغراق میکنن.....

وگرنه تا حالا کیه که عاشق نشده باشه ؟!

عشق اونجوریا هم که میگن نیست.....

تا حالا شده از خدا بخوای نصف عمرت و بگیره ،

ولی تو نصفه باقی مونده با اون زندگی کنی ؟

نه....!

تا حالا شده هر چند دقیقه ،

دلت اونقدر براش تنگ بشه که بی اختیار گریه کنی ؟

حتی وقتی کنارته !

شده صداش و که میشنوی بعد چند سال ،

مثل بچه مدرسه ای ها قلبت بیاد تو دهنت ؟!

نــه.....!

شده وقتی ناراحتش میکنی ،

بخوای دنیا تموم بشه و تو هم نباشی دیگه ؟!

چون دلش و شکستی ؟

نه تا این حد.....!

پس دهنت و ببند و درباره چیزی که حتی حس نکردی ، چرند نگــو !
دیدگاه ها (۱)

موهایت را پریشان کن ...بگذار تیتر یک روزنامه ها شوم ...!جوان...

چقدر خیال می کردهمه چیز درست می شود.. مـــادردر وقتِ شرعیِ د...

این روزها , شبیه سایه ای شده ام ........ که عریانیِ خودش ر...

چند سال قبل با خانمی آشنا بودم که عضو تیم ملی کاراته بود! در...

🌿 مراقبه‌ی «خشمِ مهار‌شده و خیرِ فرستاده‌شده»نسخه‌ی کوتاه، ع...

میان دو نگاه

___________________خب راستش مخاطبم خیلیاس و میخوام یه چیزی ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط