" درد "
" درد "
پارت۱۳
با صدای زنگ گوشیم رومو از در گرفتم از جیبم درش اوردم که کلمه ی مامان روی صفحه بهم اجازه ی جواب دادن رو نداد
کلافه گذاشتمش حالت بی صدا و برشگردوندم تو جیبم
رفتم روی صندلی نشستم بدون توجه به سولانی که محو منه
دستمو روی صورتم کشیدم که بیشتر باعث قرمزی صورتم میشد
سولان:جیمین...
درحالی که نگاهم به پایین بود جواب دادم
جیمین:هوم...
سولان:جواب مادرتو دادی
شکه سرمو بالا اوردم
جیمین:تو از کجا میدونی؟
سولان:من...باهاش حرف زدم
جیمین:کی؟
سولان:قبل از اینکه بهت زنگ بزنه
جیمین:راجبه ا/ت میدونه
سولان:هوم
با پوزخندی غم ناک سرمو برگردوندم پایین
...
پارت۱۳
با صدای زنگ گوشیم رومو از در گرفتم از جیبم درش اوردم که کلمه ی مامان روی صفحه بهم اجازه ی جواب دادن رو نداد
کلافه گذاشتمش حالت بی صدا و برشگردوندم تو جیبم
رفتم روی صندلی نشستم بدون توجه به سولانی که محو منه
دستمو روی صورتم کشیدم که بیشتر باعث قرمزی صورتم میشد
سولان:جیمین...
درحالی که نگاهم به پایین بود جواب دادم
جیمین:هوم...
سولان:جواب مادرتو دادی
شکه سرمو بالا اوردم
جیمین:تو از کجا میدونی؟
سولان:من...باهاش حرف زدم
جیمین:کی؟
سولان:قبل از اینکه بهت زنگ بزنه
جیمین:راجبه ا/ت میدونه
سولان:هوم
با پوزخندی غم ناک سرمو برگردوندم پایین
...
۷.۸k
۱۲ تیر ۱۴۰۲