درد

" درد "

پارت۱۲

وقتی رسیدیم اومدم بیرون ا/ت رو براید استایل توی بغلم گرفتم و پرستارارو صدا زدم
فوری با دیدنش گذاشتنش رو تخت‌ شکندار(اگه منم اشتباه نکنم از ایناس که پایه شون چرخ داره)
گره حوله دور دستشو باز کردن بردنش اتاق جراحی
من موندم پشت در و با حوله ی آغشته به خون که برداشته بودمش
...
دیدگاه ها (۰)

" درد "پارت۱۳با صدای زنگ گوشیم رومو از در گرفتم از جیبم درش ...

" درد "پارت۱۴جیمین:الان لابد خیلی خوشحاله....همونی بود که از...

" درد "پارت۱۱جیمین ویودستمو زیر گردن و پاهاش بردم و براید اس...

" درد "پارت۱۰با دیدن ا/ت غرقه خون توی وان خشکش زدجیمین:ا/ت.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط