*Dance in the sunset*PT1
*ا/ت ویو*
با صدای الارم مبایلم بیدار شدم چشمامو مالوندم و چندبار پلک زدم.ساعت نه بود بلند شدم یه دوش چندمینی گرفتم و کارام رو کردم و صبحونم رو خوردم بعدشم لباسام عوض کردم و رفتم سمت سالن تمرین امروز اولین روز کاراموزی باله ام بود خیلی دلم میخواست ببینم چطوری پیش میره.رفتم توی سالن همه ی کاراموزهایی که اونجا بودن بهم نگاه کردن لبخند زدم و بهشون سلام کردم
+سلاممم
متقابل بهم سلام کردن.همشون داشتن گرم میکردن منم شروع کردم گرم کردن که دوتا از دخترا اومدن سمتم و گفتن
مینهی:سلام من مینهی ام
ریوجین:سلام منم ریوجینم
+امم منم ا/تم.از اشنایی باهاتون خوشبختم
مینهی:اینقدر رسمی نباش.ما الان هر سه تامون توی یه خوابگاهیم.دیشب منو ریوجین دیر اومدیم خواب بودی امروز صبح هم خیلی زود رفتیم برای همین نتونستی ببینیمون
+آوو چه خوب.میتونم سناتن رو بدنم؟
ریوجین:خب من 19 سالمه
مینهی:منم 18 سالمه
+اووو من 23 سالمه
ریوجین:پس میگی تورو باید اونی(به کره ای میشه خواهر بزرگ تر برای دخترا) صدا کنیم؟
+نمیدونم هرجور راحتین
مینهی:خب بسه دیگه استاد اومد
+او اوک
رفتیم سرجاهامون وایسادیم.استادمون اومد یه پسر حدودا بیست بیست و پنج ساله به نظر میومد.
*تهیونگ ویو*
قبل از اینکه برم سر تمرین نامه ای که از انجمن تئاتر بالرین های پاریس برام اومده بود رو باز کردم و خوندم نوشته بود که برای تئاتر سال نو دعوت شدم و باید اجرا کنم البته تنها نه و با ی پارتنر.حالا پارتنرم کجا بود.ولش از کاراموز هام انتخاب میکنم.رفتم توی سالن تمرین همشون بهم سلام کردم
-سلامم دخترا.بریم برای تمرین...
یکم بهشون نگاه کردم که متوجه شدم یه کاراموز جدید دارم.لعنتی یه لحظه ضربان قلبم تند شد.نه این امکان نداره اصن عاشق شدن در نگاه اول...خب مثل اینکه وجود داره
-امروز قرار بود یه کاراموز جدید بیاد نیومده؟
+اممم چرا.منم.
-اوو سلام.ا/ت شی(لیست داشت)
+سلام.از اشنایی باهاتون خوشبختم
-همینطور.بریم شروع کنیم اما قبلش باید بهتون یچیزی رو بگم.دوماه دیگه سال نوعه همینطور که میدونید و همین امروز از انجمن بالرین های پاریس برام نامه اومده که باید با یه پارتنر برای رقص روی صحنه اجرا کنم.از اونجایی که من هیچ کس رو سراغ نداشتم میخوام از بین شماها ینفر رو انتخاب کنم و فقط تا یک ماه اینده فرست دارین.فایتینگ
حرفم که تموم شد کل سالن پر شد از صدای پچ پچ نگاهم رفت روی ا/ت که یگوشه ساکت برای خودش وایساده بود انگار که اصن براش مهم نیست چه اتفاقی داره میوفته باهاش چشم تو چشم شدم و بهش لبخندی زدم متقابلا لبخندی زد و سرش رو انداخت پایین.
-خب بسه.امروز قرار نیست درس بدم و تست میگیرم.
ریوجین:از همه؟
-معلومه
مینهی:حت ا/ت
-اووم
+گایز من مشکلی ندارم(رو به مینهی و ریوجین)
دونه دونه از همه تست گرفتم که رسید به دختر افاده ایه ی کلاس یعنی هیونا اومد و گل ورور کرد
هیونا:شما که میدونید من بهتراز همه ام چرا دیگه تست میگرین؟
-چون بخشی از کلاسه.(جدی)
هیونا:چون مردی به جذابیه شما گفته قبول میکنم
-هیونا بسته شروع کن.موزیک لطفا
پیانیستی که پشت پیانو بود شروع کرد به پیانو زدن هیونا که تستش تموم شد رسید به ا/ت اومد و جلوی سالن وایساد و نفس عمیقی کشید.
+اماده ام
-مطمئنی میخوا تست بدی؟
+چرا ندم
-نمیدونم گفتم شاید چون تازه واردی(خودت گفتی از همه حاجی)
+مشکلی نیست
-موزیک
دوباره پیانیست نواخت و ا/ت شروع کرد رقصیدن اونقدری قشنگ میرقصید که نمیخواستم باور کنم اون یه کاراموزه انگار که چندید سال تمام فقط باله کار کرده.نگاهم قفل کرده بود روی ا/ت خیلی قشنگ بود رقصش چشماش صورتش موهاش همه چیش. انگاری که ی پری داشت جلوم اجرا میکرد.وقتی اهنگ تموم شد بدون هیچ مکثی شروع کردم دست زدن کم کم کاراموز های دیگه هم همراهیم کردن.
.
.
.
اسلاید دوم(لباس ا/ت)
اسلاید سوم(ریوجین)
اسلاید چهارم(مینهی)
خب خب اینم از فیک جدیدددد لذت ببرید
با صدای الارم مبایلم بیدار شدم چشمامو مالوندم و چندبار پلک زدم.ساعت نه بود بلند شدم یه دوش چندمینی گرفتم و کارام رو کردم و صبحونم رو خوردم بعدشم لباسام عوض کردم و رفتم سمت سالن تمرین امروز اولین روز کاراموزی باله ام بود خیلی دلم میخواست ببینم چطوری پیش میره.رفتم توی سالن همه ی کاراموزهایی که اونجا بودن بهم نگاه کردن لبخند زدم و بهشون سلام کردم
+سلاممم
متقابل بهم سلام کردن.همشون داشتن گرم میکردن منم شروع کردم گرم کردن که دوتا از دخترا اومدن سمتم و گفتن
مینهی:سلام من مینهی ام
ریوجین:سلام منم ریوجینم
+امم منم ا/تم.از اشنایی باهاتون خوشبختم
مینهی:اینقدر رسمی نباش.ما الان هر سه تامون توی یه خوابگاهیم.دیشب منو ریوجین دیر اومدیم خواب بودی امروز صبح هم خیلی زود رفتیم برای همین نتونستی ببینیمون
+آوو چه خوب.میتونم سناتن رو بدنم؟
ریوجین:خب من 19 سالمه
مینهی:منم 18 سالمه
+اووو من 23 سالمه
ریوجین:پس میگی تورو باید اونی(به کره ای میشه خواهر بزرگ تر برای دخترا) صدا کنیم؟
+نمیدونم هرجور راحتین
مینهی:خب بسه دیگه استاد اومد
+او اوک
رفتیم سرجاهامون وایسادیم.استادمون اومد یه پسر حدودا بیست بیست و پنج ساله به نظر میومد.
*تهیونگ ویو*
قبل از اینکه برم سر تمرین نامه ای که از انجمن تئاتر بالرین های پاریس برام اومده بود رو باز کردم و خوندم نوشته بود که برای تئاتر سال نو دعوت شدم و باید اجرا کنم البته تنها نه و با ی پارتنر.حالا پارتنرم کجا بود.ولش از کاراموز هام انتخاب میکنم.رفتم توی سالن تمرین همشون بهم سلام کردم
-سلامم دخترا.بریم برای تمرین...
یکم بهشون نگاه کردم که متوجه شدم یه کاراموز جدید دارم.لعنتی یه لحظه ضربان قلبم تند شد.نه این امکان نداره اصن عاشق شدن در نگاه اول...خب مثل اینکه وجود داره
-امروز قرار بود یه کاراموز جدید بیاد نیومده؟
+اممم چرا.منم.
-اوو سلام.ا/ت شی(لیست داشت)
+سلام.از اشنایی باهاتون خوشبختم
-همینطور.بریم شروع کنیم اما قبلش باید بهتون یچیزی رو بگم.دوماه دیگه سال نوعه همینطور که میدونید و همین امروز از انجمن بالرین های پاریس برام نامه اومده که باید با یه پارتنر برای رقص روی صحنه اجرا کنم.از اونجایی که من هیچ کس رو سراغ نداشتم میخوام از بین شماها ینفر رو انتخاب کنم و فقط تا یک ماه اینده فرست دارین.فایتینگ
حرفم که تموم شد کل سالن پر شد از صدای پچ پچ نگاهم رفت روی ا/ت که یگوشه ساکت برای خودش وایساده بود انگار که اصن براش مهم نیست چه اتفاقی داره میوفته باهاش چشم تو چشم شدم و بهش لبخندی زدم متقابلا لبخندی زد و سرش رو انداخت پایین.
-خب بسه.امروز قرار نیست درس بدم و تست میگیرم.
ریوجین:از همه؟
-معلومه
مینهی:حت ا/ت
-اووم
+گایز من مشکلی ندارم(رو به مینهی و ریوجین)
دونه دونه از همه تست گرفتم که رسید به دختر افاده ایه ی کلاس یعنی هیونا اومد و گل ورور کرد
هیونا:شما که میدونید من بهتراز همه ام چرا دیگه تست میگرین؟
-چون بخشی از کلاسه.(جدی)
هیونا:چون مردی به جذابیه شما گفته قبول میکنم
-هیونا بسته شروع کن.موزیک لطفا
پیانیستی که پشت پیانو بود شروع کرد به پیانو زدن هیونا که تستش تموم شد رسید به ا/ت اومد و جلوی سالن وایساد و نفس عمیقی کشید.
+اماده ام
-مطمئنی میخوا تست بدی؟
+چرا ندم
-نمیدونم گفتم شاید چون تازه واردی(خودت گفتی از همه حاجی)
+مشکلی نیست
-موزیک
دوباره پیانیست نواخت و ا/ت شروع کرد رقصیدن اونقدری قشنگ میرقصید که نمیخواستم باور کنم اون یه کاراموزه انگار که چندید سال تمام فقط باله کار کرده.نگاهم قفل کرده بود روی ا/ت خیلی قشنگ بود رقصش چشماش صورتش موهاش همه چیش. انگاری که ی پری داشت جلوم اجرا میکرد.وقتی اهنگ تموم شد بدون هیچ مکثی شروع کردم دست زدن کم کم کاراموز های دیگه هم همراهیم کردن.
.
.
.
اسلاید دوم(لباس ا/ت)
اسلاید سوم(ریوجین)
اسلاید چهارم(مینهی)
خب خب اینم از فیک جدیدددد لذت ببرید
۱۰.۴k
۰۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.