قیافششو تو خودش جمع کرد ک نشون میداد ک چقد درد داره
قیافششو تو خودش جمع کرد ک نشون میداد ک چقد درد داره
واقعا دلم براش سوخت
+ تو خوبی؟
-اره ولی میشه اروم تر بریم
+ باشه جلو تر یک نیمکت هست اونجا ک رسیدیم یکم بشین
_ سری ب معنی باشه تکون داد
رسیدیم
+ بشین
- نشست
منم پیشش نشستم
ی چند دیقه سکوت بود ک سکوتو شکستم
+چرا داشتی دعوا میکردی
_ مهم نیس ( با عصبانیت)
+ باشه (گیج و ناراحت)
_ چرا کمکم کردی ک زخمام زود تر خوب شه؟
+ همینجوری
- چرا باهام تا خونه اومدی؟
+ اومدم چون درخواست کردی ک بات بیام
وایسا ببینم اصن ب خودت اهمیت میدی وای تمام لباسات خاکیه
از توی کیفم ی شیر موز در اومدم و بهش دادم
اینو بگیرو بخور ک استخونات محکم بشن
- با گیچی ازم گرفتش
منم ی شیر توت فرنگی تو کیفم داشتم اونم دراورم و با هم شیرامونو خوردیم
+حالت بهتره؟ میتونیم بریم؟
- اوهوم ممنون بریم
با دردی ک تو پاش حس میکرد بلند شد
ویو ات
داشتیم دیگه کم کم میرسیدیم ک ی دفعه جونگوو افتاد رو من و گفت آی پام دیگه نمیتونم بیشتر از این راه بیام
نگرانش شدم تاحالا اونو این جوری ندیده بودم
اروم ی گوشه نشوندمش و گفتم
+حالت خوبه چی شدی؟ با نگرانی
- پوزخند میزنه و میگه با تو خوبم و دست میکشه رو موهام
یکم خجالت کشیدم ولی ب روی خودم نیاوردم
چرا انقد عجیب شده رفتارش
+ دیگه بریم
با بدبختی رسوندمش دم خونشون زنگ رو زدم مامانش درو باز کرد و با تعجب بمون نگا میکرد
+ ام سلام خاله خوبید
من همکلاسیه جونگوو هستم
امروز تو مدرسه خورد زمی (حالا الکی 😒) و زخمی شد کمکش کردم ک بیاد خونه
مامانش با مهربونی منو ب داخل دعوت کرد و با جونگوو رفتم داخل اروم کمکش کردم بشینه رو نمیکت توی حیاط خودمم کنارش نشستم
- مامان برو ی چیزی بیار برای ات
+ ن لازم نیس زحمت بکشید خاله ممنون من دیگه دارم میرم
/ نمیشه ک همین جوری بری بمون یچی بخور بعد
کلی اصرار کردن منم قبول کردم
مامانش رف ک یچی بیاره
منم میخواستم پاشم برم سمت باغچشون ک گلاشونو ببینم ک جونگوو دستمو گرفت و نزاشت برم
گفت بشین همین جا پیشم با گیجی نشستم پیشش
ک دفعه گوشیم زنگ خورد مامانم بود جواب دادم
/الو دخترم کجایی دیر کردی
+سلام مامان ببخشید خونه ی دوستمم
-خونه ی دوست پسرت (زیر لب)
+ چی
-هیچی با خنده و پوزخند گفت
/ پس زود تر بیا عزیزم
+ باشه مامان جونم خداحافظ
/خداحافظ
_وقتی ک اینجایی حالم خوبه
+ها؟ با تعجب
_وقتی پیشمی خوشحالم
+ چی میگی؟ چرا انقد رفتارت عجیب شده امروز قبلا از من بدت میومد اصن بم لبخند نمیزدی الان فقط داری بم لبخند. میزنی
ت چت شده جونگوو؟
واقعا دلم براش سوخت
+ تو خوبی؟
-اره ولی میشه اروم تر بریم
+ باشه جلو تر یک نیمکت هست اونجا ک رسیدیم یکم بشین
_ سری ب معنی باشه تکون داد
رسیدیم
+ بشین
- نشست
منم پیشش نشستم
ی چند دیقه سکوت بود ک سکوتو شکستم
+چرا داشتی دعوا میکردی
_ مهم نیس ( با عصبانیت)
+ باشه (گیج و ناراحت)
_ چرا کمکم کردی ک زخمام زود تر خوب شه؟
+ همینجوری
- چرا باهام تا خونه اومدی؟
+ اومدم چون درخواست کردی ک بات بیام
وایسا ببینم اصن ب خودت اهمیت میدی وای تمام لباسات خاکیه
از توی کیفم ی شیر موز در اومدم و بهش دادم
اینو بگیرو بخور ک استخونات محکم بشن
- با گیچی ازم گرفتش
منم ی شیر توت فرنگی تو کیفم داشتم اونم دراورم و با هم شیرامونو خوردیم
+حالت بهتره؟ میتونیم بریم؟
- اوهوم ممنون بریم
با دردی ک تو پاش حس میکرد بلند شد
ویو ات
داشتیم دیگه کم کم میرسیدیم ک ی دفعه جونگوو افتاد رو من و گفت آی پام دیگه نمیتونم بیشتر از این راه بیام
نگرانش شدم تاحالا اونو این جوری ندیده بودم
اروم ی گوشه نشوندمش و گفتم
+حالت خوبه چی شدی؟ با نگرانی
- پوزخند میزنه و میگه با تو خوبم و دست میکشه رو موهام
یکم خجالت کشیدم ولی ب روی خودم نیاوردم
چرا انقد عجیب شده رفتارش
+ دیگه بریم
با بدبختی رسوندمش دم خونشون زنگ رو زدم مامانش درو باز کرد و با تعجب بمون نگا میکرد
+ ام سلام خاله خوبید
من همکلاسیه جونگوو هستم
امروز تو مدرسه خورد زمی (حالا الکی 😒) و زخمی شد کمکش کردم ک بیاد خونه
مامانش با مهربونی منو ب داخل دعوت کرد و با جونگوو رفتم داخل اروم کمکش کردم بشینه رو نمیکت توی حیاط خودمم کنارش نشستم
- مامان برو ی چیزی بیار برای ات
+ ن لازم نیس زحمت بکشید خاله ممنون من دیگه دارم میرم
/ نمیشه ک همین جوری بری بمون یچی بخور بعد
کلی اصرار کردن منم قبول کردم
مامانش رف ک یچی بیاره
منم میخواستم پاشم برم سمت باغچشون ک گلاشونو ببینم ک جونگوو دستمو گرفت و نزاشت برم
گفت بشین همین جا پیشم با گیجی نشستم پیشش
ک دفعه گوشیم زنگ خورد مامانم بود جواب دادم
/الو دخترم کجایی دیر کردی
+سلام مامان ببخشید خونه ی دوستمم
-خونه ی دوست پسرت (زیر لب)
+ چی
-هیچی با خنده و پوزخند گفت
/ پس زود تر بیا عزیزم
+ باشه مامان جونم خداحافظ
/خداحافظ
_وقتی ک اینجایی حالم خوبه
+ها؟ با تعجب
_وقتی پیشمی خوشحالم
+ چی میگی؟ چرا انقد رفتارت عجیب شده امروز قبلا از من بدت میومد اصن بم لبخند نمیزدی الان فقط داری بم لبخند. میزنی
ت چت شده جونگوو؟
۴.۸k
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.