bitter and sweet

bitter and sweet
Part 24

رفتیم سوار تاکسی رسیدیم به رستوران استیک گوشت با شراب سفارش دادیم
عکس گرفتم هم عکس خودم و غذا رو پست کردم
موقع برگشت از رستوران جونگکوک بهم زنگ زدم
خواستم جواب بدم ولی پیشمون شدم
(ات مسته)
ات: الان زنگ میزنی؟ عمرا جوابتو بدم
بورا: خوبی ات؟؟
ات: ها ؟ هههه آره عالیم
بورا: چطوره امشب خونه من بمونیم؟
ات: نه مگه تو دوست پسر نداری؟؟
بورا: خیلی خوردیا..دوست پسرم کجا بود؟؟از وقتی تو رفتی جزیره پیش خالت منم سوهو رو ندیدم(اشک تو چشاش جمع میشه)
ات: بهتر بابا بیکاری از سینگلیت لذت ببر
بورا: 😒
بورا: عا تاکسی اومد سوار شو بریم
ات: بریمممم
بورا ویو
ات حسابی مست کرده بود بهتره به جونگکوک زنگ بزنم؟
دیدگاه ها (۱)

استایل ات برای رستوران با بورا

گایز ..فیک تلخ و شیرین(اولاش) برگرفته از دیالوگ های سریال bu...

bitter and sweet ☕️🍯part 23صبحامروز میرفتیم سئول خیلی خوشحال...

bitter and sweet ☕️🍯part:22خالم رفت لباس بپوشه که جونگکوک ما...

عشق چیز خوبیه پارت ۶صبح از خواب بلند شدم لباسمو عوض کردم و ا...

چرا حرف منو باور نمیکنی

دوست پسر مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط