پارت41
صبح با صدایه بوسه هایه کوک بیدار شدم<br>
دیدم داره گردنمو مک میزنه<br>
و اروم ناله میکنه<br>
+کوکیاا(حالت خوابو کلافه) <br>
_اوممم(یه ناله بلند کرد) <br>
این ینی بزار کارمو بکنم<br>
داشت همینجور مک میزد گردنمو<br>
دستشم میکشید رویه بدنم<br>
منم اروم موهاشو نوازش میکردم<br>
بعد ک تمومش کرد<br>
سرشو برنداشت<br>
بوسه هایه کوتاه و ریزی به گردنم میزد<br>
+کوک چرا باید اول صب گردنه منو ببوسی<br>
_اخه بیبی بیدار شدم<br>
بعد قیافه کیوتتو دیدم نتونستم خودمو نگه دارم<br>
بعد.. <br>
فلش بک کوک ویو<br>
بیدار شدم دیدم تهیونگ به طرز خیلی عجیبی کیوت خوابیده<br>
اروم رفتم سمتش<br>
بغلش کردم لپشو بوسیدم<br>
دیدم وای نمیتونم میخواستم لبشو ببوسم اما چون خواب. بودو همراهی نمیکرد رفتم سمت گردنش<br>
گردنشو مک میزدم محکم انگار بدنم نیاز داشت<br>
پایان فلش بک کوک ویو<br>
_اره خلاصه<br>
بی احساسی کردم و گفتم؛ مهم نی<br>
مظلوم نگاهم کرد<br>
_یاااااا چاگیاااا<br>
+من چاگیه تو نیستم<br>
_هستییی<br>
+نیستممم<br>
_چرا اخه؟ <br>
گفتم: واقعا گشنمه بریم یچی بخوریم<br>
بلند شدم<br>
برم که مچمو گرفت کشوندم تو بغلش<br>
تا به حال این قیافشو ندیده بودم<br>
خیلی خشن بود (کیوته خر) <br>
+هوم؟ <br>
_تهیونگ چته؟ <br>
+چیزیمنیست<br>
_اوممعلومه<br>
+کوک گشنمه ول کن<br>
از بغلش داشتم میومدم بیرون<br>
سفت گرفت منو؛ وقتی دارم باهات صحبت میکنم ینی برات ارزش قائل شدم پس توهم وایساعو گوش بده<br>
+چیشده انقدر خشن شدی؟(ینی تو نمیدونی شیطون بلا) <br>
_تهیونگ از دیشب سرد رفتار میکنی نکنه باز کاری کردم خودم خبر ندارم یا بابام؟ <br>
+بابات؟ <br>
_بابام چیزی بهت گفته؟ <br>
+کوک انقدر کم عقلی؟ من بدون تو. جایی رفتم؟ <br>
هرجا رفتم با تو بودم بعد پیش پدرت رفتیم؟ <br>
نههه<br>
_بیبی اخه.. <br>
+بیا بریم یچی بخوریم گشنمه<br>
از بغلش در اومدم رفتم پایین<br>
کوک. نیومد<br>
خوردم <br>
+کوک(بلند) <br>
رفتمبالا<br>
+چرا نمیای؟ <br>
_نموخوام<br>
+هوفف<br>
دستشو گرفتم بردمش پایین<br>
پرش زمانی... <br>
رویه تخت دراز کشیده بودم ک... <br>
ادامه دارد... <br>
<br>
دیدم داره گردنمو مک میزنه<br>
و اروم ناله میکنه<br>
+کوکیاا(حالت خوابو کلافه) <br>
_اوممم(یه ناله بلند کرد) <br>
این ینی بزار کارمو بکنم<br>
داشت همینجور مک میزد گردنمو<br>
دستشم میکشید رویه بدنم<br>
منم اروم موهاشو نوازش میکردم<br>
بعد ک تمومش کرد<br>
سرشو برنداشت<br>
بوسه هایه کوتاه و ریزی به گردنم میزد<br>
+کوک چرا باید اول صب گردنه منو ببوسی<br>
_اخه بیبی بیدار شدم<br>
بعد قیافه کیوتتو دیدم نتونستم خودمو نگه دارم<br>
بعد.. <br>
فلش بک کوک ویو<br>
بیدار شدم دیدم تهیونگ به طرز خیلی عجیبی کیوت خوابیده<br>
اروم رفتم سمتش<br>
بغلش کردم لپشو بوسیدم<br>
دیدم وای نمیتونم میخواستم لبشو ببوسم اما چون خواب. بودو همراهی نمیکرد رفتم سمت گردنش<br>
گردنشو مک میزدم محکم انگار بدنم نیاز داشت<br>
پایان فلش بک کوک ویو<br>
_اره خلاصه<br>
بی احساسی کردم و گفتم؛ مهم نی<br>
مظلوم نگاهم کرد<br>
_یاااااا چاگیاااا<br>
+من چاگیه تو نیستم<br>
_هستییی<br>
+نیستممم<br>
_چرا اخه؟ <br>
گفتم: واقعا گشنمه بریم یچی بخوریم<br>
بلند شدم<br>
برم که مچمو گرفت کشوندم تو بغلش<br>
تا به حال این قیافشو ندیده بودم<br>
خیلی خشن بود (کیوته خر) <br>
+هوم؟ <br>
_تهیونگ چته؟ <br>
+چیزیمنیست<br>
_اوممعلومه<br>
+کوک گشنمه ول کن<br>
از بغلش داشتم میومدم بیرون<br>
سفت گرفت منو؛ وقتی دارم باهات صحبت میکنم ینی برات ارزش قائل شدم پس توهم وایساعو گوش بده<br>
+چیشده انقدر خشن شدی؟(ینی تو نمیدونی شیطون بلا) <br>
_تهیونگ از دیشب سرد رفتار میکنی نکنه باز کاری کردم خودم خبر ندارم یا بابام؟ <br>
+بابات؟ <br>
_بابام چیزی بهت گفته؟ <br>
+کوک انقدر کم عقلی؟ من بدون تو. جایی رفتم؟ <br>
هرجا رفتم با تو بودم بعد پیش پدرت رفتیم؟ <br>
نههه<br>
_بیبی اخه.. <br>
+بیا بریم یچی بخوریم گشنمه<br>
از بغلش در اومدم رفتم پایین<br>
کوک. نیومد<br>
خوردم <br>
+کوک(بلند) <br>
رفتمبالا<br>
+چرا نمیای؟ <br>
_نموخوام<br>
+هوفف<br>
دستشو گرفتم بردمش پایین<br>
پرش زمانی... <br>
رویه تخت دراز کشیده بودم ک... <br>
ادامه دارد... <br>
<br>
۴.۰k
۱۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.