عشق ابدی♥ p18
+برو بیرون میخوام استراحت کنم
_باشه(سرد)
ویو ات
بعد اینکه جیمین رفتش نشستم فک کردم برای اینکه بچه رو چیکار کنم خب من هنوز بچم همسن های من هنوز ازدواج نکردن ولی اگه نگهش ندارم جیمین دیگه با من سرد میشه پس نگهش میدارم چاره ای ندارم ولی همچین هم بد نیستا بهم میگه مامانی چقولی باباشو میکنه داشتم همینطوری فکر میکردم که پرستار امد تو
#حالتون چطوره؟
+خوبم میشه جیمینو صدا کنین؟
#منظورتون اقای پارک هستن؟
+بله
#باشه صداش میکنم
ویو جیمین
ات چرا نمیخواد مادر بشه مادر بودن که چیز بدی نیست هی میگه من بچم من بچم ایشش که یهو یکی صدام مرد سرمو بردم بالا دیدم پرستاره
_بله اتفاقی افتاده؟
#نه ولی خانم ات میخوان ببینتون
_باشه رفتم در اتاق ات رو باز کردم
_بامن کار داشتی؟(سرد)
+میخوام بچه رو نگه دارم
_واقعا(ذوق)
+اره ولی تورو خدا سرم داد نزن باهام سرد نشو من قلبم درد میکنه(بغص)
_یااا باشه باشه چرا بغض میکنی؟
+من چه بدونم(گریه بلند)
_چت شد؟ خوبی؟
+حتما... علایم... بارداریههه(نقطه یعنی گریه)
_خدایا منو موز کننن
+موزی دیگه(گریه)
_پرستاررر
پرستار امد تو
#بله؟
_کی میتونم همسرمو ببرم؟
#همین الان میتوینن بیاین کارای ترخیصو انجام بدین برین.. ولی خانم چیزی شده چرا گریه میکنین؟
+نمیدونم شاید علایم بارداریه(گریه)
_اخه ما دیشب.. نمیدونم یعنی چی اصلا قابل درک نیست جیمین رفت و کارای ترخیصو انجام داد رفتن خونه
ادامه دارد..
حمایت کنید 🥺♥
شرطاااا
20لایک
20کامنت
میدونم کمه ولی دیگه دستم دردمیکنه نمیتونم بنویسم شرمنده فردا طولانی مینویسیم ฅ^•ﻌ•^ฅ
_باشه(سرد)
ویو ات
بعد اینکه جیمین رفتش نشستم فک کردم برای اینکه بچه رو چیکار کنم خب من هنوز بچم همسن های من هنوز ازدواج نکردن ولی اگه نگهش ندارم جیمین دیگه با من سرد میشه پس نگهش میدارم چاره ای ندارم ولی همچین هم بد نیستا بهم میگه مامانی چقولی باباشو میکنه داشتم همینطوری فکر میکردم که پرستار امد تو
#حالتون چطوره؟
+خوبم میشه جیمینو صدا کنین؟
#منظورتون اقای پارک هستن؟
+بله
#باشه صداش میکنم
ویو جیمین
ات چرا نمیخواد مادر بشه مادر بودن که چیز بدی نیست هی میگه من بچم من بچم ایشش که یهو یکی صدام مرد سرمو بردم بالا دیدم پرستاره
_بله اتفاقی افتاده؟
#نه ولی خانم ات میخوان ببینتون
_باشه رفتم در اتاق ات رو باز کردم
_بامن کار داشتی؟(سرد)
+میخوام بچه رو نگه دارم
_واقعا(ذوق)
+اره ولی تورو خدا سرم داد نزن باهام سرد نشو من قلبم درد میکنه(بغص)
_یااا باشه باشه چرا بغض میکنی؟
+من چه بدونم(گریه بلند)
_چت شد؟ خوبی؟
+حتما... علایم... بارداریههه(نقطه یعنی گریه)
_خدایا منو موز کننن
+موزی دیگه(گریه)
_پرستاررر
پرستار امد تو
#بله؟
_کی میتونم همسرمو ببرم؟
#همین الان میتوینن بیاین کارای ترخیصو انجام بدین برین.. ولی خانم چیزی شده چرا گریه میکنین؟
+نمیدونم شاید علایم بارداریه(گریه)
_اخه ما دیشب.. نمیدونم یعنی چی اصلا قابل درک نیست جیمین رفت و کارای ترخیصو انجام داد رفتن خونه
ادامه دارد..
حمایت کنید 🥺♥
شرطاااا
20لایک
20کامنت
میدونم کمه ولی دیگه دستم دردمیکنه نمیتونم بنویسم شرمنده فردا طولانی مینویسیم ฅ^•ﻌ•^ฅ
۲۰.۱k
۱۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.