پارت پنجاه و پنجم رمان تب داغ هوس:
55
نفر دوم
«خانم ِشمس » بود قدي کوتاه که با واسطه ي اون پاشنه ي ده سانتي شده بود قدي متوسط موهاي بلوند آفتابي ،پوستي گندمي ِ تيره ،ابرو هاي نازک هلالي ،چشماي مشکي ،بيني اي زيبا !(خب خوبو بايد گفت خوب ديگه)و لبايي که گويا با دمپايي ابري خيس ده بيست بار زده بودن تا اون طوري باد کنه «پرتزي»و البته کوله باري از فيس، افاده،خود شيفتگي ِحاد...
نگين اومد نزديکمو زير لب گفت :
-خداي من ،يه عطر خريدن همه اشون از همون عطره زدن
-نزدن دوش گرفتن ،ته حلقم از بوش ميسوزه
خانم شمس-نفسسسسس!چقدر اين رنگ بهت مياد !عزيزم!
-ممنون ،سلام خوش اومديد
خانم شمس-نگييييين!
نگينم با همون لحن کش دار خانم شمس گفت:
-خانم شَََ َ َ َ َمسسسس!
نعيم چشم غره غره اي به نگين رفت و نگين هم رو هوا خانم شمسو بوسيد ...
نفر بعد مليکا ملکه زيبايي بود ، اوه ،اوه قند تو دل نعيم آب شد
نفر دوم
«خانم ِشمس » بود قدي کوتاه که با واسطه ي اون پاشنه ي ده سانتي شده بود قدي متوسط موهاي بلوند آفتابي ،پوستي گندمي ِ تيره ،ابرو هاي نازک هلالي ،چشماي مشکي ،بيني اي زيبا !(خب خوبو بايد گفت خوب ديگه)و لبايي که گويا با دمپايي ابري خيس ده بيست بار زده بودن تا اون طوري باد کنه «پرتزي»و البته کوله باري از فيس، افاده،خود شيفتگي ِحاد...
نگين اومد نزديکمو زير لب گفت :
-خداي من ،يه عطر خريدن همه اشون از همون عطره زدن
-نزدن دوش گرفتن ،ته حلقم از بوش ميسوزه
خانم شمس-نفسسسسس!چقدر اين رنگ بهت مياد !عزيزم!
-ممنون ،سلام خوش اومديد
خانم شمس-نگييييين!
نگينم با همون لحن کش دار خانم شمس گفت:
-خانم شَََ َ َ َ َمسسسس!
نعيم چشم غره غره اي به نگين رفت و نگين هم رو هوا خانم شمسو بوسيد ...
نفر بعد مليکا ملکه زيبايي بود ، اوه ،اوه قند تو دل نعيم آب شد
۲.۴k
۲۹ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.