.وتازه اینکه دانسته شود که معدود لله را هرجا یافتید بکُشی
.وتازه اینکه دانسته شود که معدود لله را هرجا یافتید بکُشید رحم نکنید (فقط از حدود تجاوز نکنید که جهنم جاویدان را انتظار می کشید) و تازه اینکه نقیص یا طبیعی باید درعمل با مبنا بازه ی مطلق یا مطلق میانه یا الهی میانه می باشد.
ایمان یعنی اول پشتوانه ی ملاک و امتدادش را داشتن و دوم قلب را تقدیم به آن کردن می باشد. و تازه که شاه اردن همان سفیانی است می باشد. و تازه تخلف به جا خود عشق است و همانطور که قبل از قلب و عشق وارد معنایی حقیقت درملاک انسانی یا دربازه از خدا تا رهبری با روند اثبات ملاک همانا است همانا شور و عشقی برای حقیقت جویی بودن معنایی بود می باشد. و تازه اینکه تخلف به جا اگر درروال تکلیف حساب نشود و فقط یک نیاز گرفته شود اما اگر یک شان گرفته شود مشکل دارد چون انسان با تخلف به جا متولد می شود و راهی جویا حقیقت می شود اما وقتی درروال تکلیف می افتد که از نیاز به روال تکلیف افتاده و از آنجا اگر عشق خواست تقدیم به درحساب ملاک و دیگر مسائل بدون مغایرش بکند اما اندک کسانی به روال تکلیف می افتند که تازه شیعه یا شیعه تحقیقی شده می باشند اما (اگر نیاز شان گرفته شود برابر شود بددین اگر مهم تر نفاق است می باشد اما بدانید بعضی با تخلف به جا لااقل آزاده شده اند و خدمت به بشریت کرده اند و موحد نیز بوده اند و تخلف به جا حقیقت طلبی است که درنیاز هرکسی موجود است چنین است که انسان با تخلف به جا از طریق کنجکاو بودن یا حس جویا خواهی به دنیا آمده است اما باید بداند تا حدودی باید این حس را کنترل کند (بعضی جاها محدود کند) وگرنه تخلف ویا ضرر می گیرید ویا می بینید) میباشد دقت کرده اید کسانی چقدر شبیه مسلمین همولوژیک باوری دارند اما مسلمان نیستند یا برای شیعه اینان آزاده اند همانا اینکه دانسته شود کودکان کافر و مسلمان نیاز به محبت دارند و برابر است و دریک جنگ (یا اندکی کذب) با معدود لله بکنید و رحم نکنید اما چند کس حتی معدود لله باشد آن را رحم کنید استنثناء دارد همانا پیران ازکار افتاده و زنان و کودکان و معلولین است که باشد که هم از بین جوانان آنان که با شما پیکار نمی کنند وگرنه آنان که پیکار می کنند می جنگیم و تازه دنبال خشونت غیرمقدس و افراطی نیستیم دنبال برقراری حکم دین می باشیم و تازه با ربا خواری بجنگید و سرحد مرگ بجنگید نگذارید که همانا که رباخواری ذره ای رایج شود برای همین بین بانک ها همانا بانک مرکزی را بیشتر مورد نظر بگیرید که چون بقیه از آن منشاء می گیرند می باشد و تازه درمورد هنر بگویم انتزاعی پرویده شود اما درجهت امتداد انتزاعی همانا برگفته از این تعاریف ازمقبول داشتن باشد ویا لااقل بی طرف که میل به حق دارد می باشد. و تازه اینکه هم رسیدن ظهور حضرت مهدی (عج) نزدیک است وقتی برسد مومنین خوشحال می شوند چون می رسد اما درهم ریختگی است چون انتظار چند مهدی مدعی نمی کشند اما هرگز حضرت مهدی (عج) فقط یکی از این داعی ها است که همانا همین اختلاف رخ می دهد همین باعث می شود شیعیان بسیاریشان که ایمان حقیقی ندارند بلغزند و درگرو دروغین ها بروند اما راستین را ما مشخص کردیم اما هرگز درمقابل مهدی حتی دروغینش هم نایستید مگر اینکه او با شما پیکار بکند چون درمقابل مهدی ایستادن احترام می خواهد و این احترام نگذاشتن است که شما باید بگذارید همان احترام نگذاشتن به بتان است که این خود همانا اشتباه است و نزد خداوند بی احترامی آن منفور شده است و تازه اینکه حضرت مهدی حقیقی و مهدی کذابترین را از این تشخیص بدهید که همانا از کتب مکنون است که هر کدام که این کتاب را مقبول داشت همانا تشویق کرد اما خود ما را اشکالاتی گرفت حضرت مهدی حقیقی است آن کذاب است که این کتاب را ندارند بدانید بین مهدی مدعی ها جنگ کمتر رخ می دهد بیشتر درگیری و دعوای سرد است آنچه دعوای گرم با آن دارند سفیانی و دجال است و از دجال مراقب باشید نه مهدی کاذب بدانید که دجال زهرش را می ریزد سعی کنید نگذارید چنین نکند چون او قصد دارد با مرگش زهرش را بریزد و ابلیس چنین است اما جلوی دجال را می توان گرفت وقتی خواست چنین بکند جلویش را بگیرید اما مهدی کذاب هیچ خطری برای دیگر مهدی دیگر نباشد چون مثل دشمن رقیب است تا دشمن واقعا دشمن چنین است مشکل زیادی ندارد چون دشمن واقعا دشمن کسی دیگر است آن دجال است که مهدی کذاب هرچقدر سخت و آسان مشکل ساز نیست و به زودی پس از ظهور برداشته می شود پس اینکه توجه ی خودتان را به حضرت مهدی (عج) با حضرت عیسی (ع) و ابلیس با دجال کنید و فرض کنید اصلا مهدی کذابی وجود ندارد چون درگیری بین این دو رقم می خورد چون الان می دانید که حضرت مهدی حقیقی کدام است چون درگیری رخ داد توکل به خدا بکنید و درمقابل دجال و ابلیس بایستید که او سید خراسانی درجنگ با غرب به شهادت می رسد اما انتقام خون او گرفته می
ایمان یعنی اول پشتوانه ی ملاک و امتدادش را داشتن و دوم قلب را تقدیم به آن کردن می باشد. و تازه که شاه اردن همان سفیانی است می باشد. و تازه تخلف به جا خود عشق است و همانطور که قبل از قلب و عشق وارد معنایی حقیقت درملاک انسانی یا دربازه از خدا تا رهبری با روند اثبات ملاک همانا است همانا شور و عشقی برای حقیقت جویی بودن معنایی بود می باشد. و تازه اینکه تخلف به جا اگر درروال تکلیف حساب نشود و فقط یک نیاز گرفته شود اما اگر یک شان گرفته شود مشکل دارد چون انسان با تخلف به جا متولد می شود و راهی جویا حقیقت می شود اما وقتی درروال تکلیف می افتد که از نیاز به روال تکلیف افتاده و از آنجا اگر عشق خواست تقدیم به درحساب ملاک و دیگر مسائل بدون مغایرش بکند اما اندک کسانی به روال تکلیف می افتند که تازه شیعه یا شیعه تحقیقی شده می باشند اما (اگر نیاز شان گرفته شود برابر شود بددین اگر مهم تر نفاق است می باشد اما بدانید بعضی با تخلف به جا لااقل آزاده شده اند و خدمت به بشریت کرده اند و موحد نیز بوده اند و تخلف به جا حقیقت طلبی است که درنیاز هرکسی موجود است چنین است که انسان با تخلف به جا از طریق کنجکاو بودن یا حس جویا خواهی به دنیا آمده است اما باید بداند تا حدودی باید این حس را کنترل کند (بعضی جاها محدود کند) وگرنه تخلف ویا ضرر می گیرید ویا می بینید) میباشد دقت کرده اید کسانی چقدر شبیه مسلمین همولوژیک باوری دارند اما مسلمان نیستند یا برای شیعه اینان آزاده اند همانا اینکه دانسته شود کودکان کافر و مسلمان نیاز به محبت دارند و برابر است و دریک جنگ (یا اندکی کذب) با معدود لله بکنید و رحم نکنید اما چند کس حتی معدود لله باشد آن را رحم کنید استنثناء دارد همانا پیران ازکار افتاده و زنان و کودکان و معلولین است که باشد که هم از بین جوانان آنان که با شما پیکار نمی کنند وگرنه آنان که پیکار می کنند می جنگیم و تازه دنبال خشونت غیرمقدس و افراطی نیستیم دنبال برقراری حکم دین می باشیم و تازه با ربا خواری بجنگید و سرحد مرگ بجنگید نگذارید که همانا که رباخواری ذره ای رایج شود برای همین بین بانک ها همانا بانک مرکزی را بیشتر مورد نظر بگیرید که چون بقیه از آن منشاء می گیرند می باشد و تازه درمورد هنر بگویم انتزاعی پرویده شود اما درجهت امتداد انتزاعی همانا برگفته از این تعاریف ازمقبول داشتن باشد ویا لااقل بی طرف که میل به حق دارد می باشد. و تازه اینکه هم رسیدن ظهور حضرت مهدی (عج) نزدیک است وقتی برسد مومنین خوشحال می شوند چون می رسد اما درهم ریختگی است چون انتظار چند مهدی مدعی نمی کشند اما هرگز حضرت مهدی (عج) فقط یکی از این داعی ها است که همانا همین اختلاف رخ می دهد همین باعث می شود شیعیان بسیاریشان که ایمان حقیقی ندارند بلغزند و درگرو دروغین ها بروند اما راستین را ما مشخص کردیم اما هرگز درمقابل مهدی حتی دروغینش هم نایستید مگر اینکه او با شما پیکار بکند چون درمقابل مهدی ایستادن احترام می خواهد و این احترام نگذاشتن است که شما باید بگذارید همان احترام نگذاشتن به بتان است که این خود همانا اشتباه است و نزد خداوند بی احترامی آن منفور شده است و تازه اینکه حضرت مهدی حقیقی و مهدی کذابترین را از این تشخیص بدهید که همانا از کتب مکنون است که هر کدام که این کتاب را مقبول داشت همانا تشویق کرد اما خود ما را اشکالاتی گرفت حضرت مهدی حقیقی است آن کذاب است که این کتاب را ندارند بدانید بین مهدی مدعی ها جنگ کمتر رخ می دهد بیشتر درگیری و دعوای سرد است آنچه دعوای گرم با آن دارند سفیانی و دجال است و از دجال مراقب باشید نه مهدی کاذب بدانید که دجال زهرش را می ریزد سعی کنید نگذارید چنین نکند چون او قصد دارد با مرگش زهرش را بریزد و ابلیس چنین است اما جلوی دجال را می توان گرفت وقتی خواست چنین بکند جلویش را بگیرید اما مهدی کذاب هیچ خطری برای دیگر مهدی دیگر نباشد چون مثل دشمن رقیب است تا دشمن واقعا دشمن چنین است مشکل زیادی ندارد چون دشمن واقعا دشمن کسی دیگر است آن دجال است که مهدی کذاب هرچقدر سخت و آسان مشکل ساز نیست و به زودی پس از ظهور برداشته می شود پس اینکه توجه ی خودتان را به حضرت مهدی (عج) با حضرت عیسی (ع) و ابلیس با دجال کنید و فرض کنید اصلا مهدی کذابی وجود ندارد چون درگیری بین این دو رقم می خورد چون الان می دانید که حضرت مهدی حقیقی کدام است چون درگیری رخ داد توکل به خدا بکنید و درمقابل دجال و ابلیس بایستید که او سید خراسانی درجنگ با غرب به شهادت می رسد اما انتقام خون او گرفته می
۱۲.۸k
۱۶ فروردین ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.