🖤Не трогай книгу📕
🖤Не трогай книгу📕
۱۰
صدا انگار جادوم می کرد
!:بیا !بیا
از روی تخت بلند شدم بدون اینکه دیگه اراده ای داشته باشم .
لباس سفیدم تو بادی که از پنجره میومد
تکون می خورد .
طور های بلندش روی زمین کشیده میشدو منو مثل یه روح نشون میداد .
از پله ها که جلو تر میرفتم صدا نزدیک تر میشد
پنجره ها باز شدن !
صدای بارون بیشتر شد !
صدای جیر جیر شکسته شدن .
تق تق کشیده شدن یه چیز تیز روی چوب.
باد تندی که موهای آدم و می کند
و صدایی که با زمزمه هاش روح انسان و
به نابودی می کشوند !
اون چی بود، چی بود ،چی بود !
از جلوی تابلوهایی که انگار از وحشت تکون می خوردن رد شد !
پاهای برهنه اش باد روی زمین و می شکافت
کم کم رسید به اینه ای که نفرین و شروع می کرد .
صدا قطع و یک هو .................
_________________________________________________________________
Like:۳۳
kamint :۱۲
۱۰
صدا انگار جادوم می کرد
!:بیا !بیا
از روی تخت بلند شدم بدون اینکه دیگه اراده ای داشته باشم .
لباس سفیدم تو بادی که از پنجره میومد
تکون می خورد .
طور های بلندش روی زمین کشیده میشدو منو مثل یه روح نشون میداد .
از پله ها که جلو تر میرفتم صدا نزدیک تر میشد
پنجره ها باز شدن !
صدای بارون بیشتر شد !
صدای جیر جیر شکسته شدن .
تق تق کشیده شدن یه چیز تیز روی چوب.
باد تندی که موهای آدم و می کند
و صدایی که با زمزمه هاش روح انسان و
به نابودی می کشوند !
اون چی بود، چی بود ،چی بود !
از جلوی تابلوهایی که انگار از وحشت تکون می خوردن رد شد !
پاهای برهنه اش باد روی زمین و می شکافت
کم کم رسید به اینه ای که نفرین و شروع می کرد .
صدا قطع و یک هو .................
_________________________________________________________________
Like:۳۳
kamint :۱۲
۷.۸k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.