...تو

...تو
فانتزی منی
...فقط


یه فانتزی
زیر آسمون خون گرفته آرزو کردم
(باور دارم)

که وقتی چشمامو باز میکنم همه ش یه خواب باشه

اما برآورده نشــــد

خسته ام ، راهمو گم کردم
خواهش میکنم فقط یه جایی ببرمنو
حاضرم هرکاری بکنــــم

یکی به دادم برسه

میدونم که تموم شده

یکی به دادم برسه


پایان تو ، من بودم

فانتزی من همه چیزو میبلعه



و همه چیزو عوض میکنـــــــــــــه

این فقط یه فانتزیه

درد ها مثل خار رشد میکنن

مثل شبی که ماهشو گم کرده

یه تابلوی خالی

تراژدی من


...اگه فقط یه راه مونده که به روم بازه
نجاتم بده

فانتــــــزی
یه کپی بگیر


از اون

از اون رویا
...اعتیادی که لبریزم کرده

قلبمو میشکافه

بهم مسلط میشه و با قدرت ادامه میده

بهشتم که سوخته و سیاه شده

عشقم که از غم ریشه گرفته
راه نفسمو میبنده

کل روز حیرونم میکنه

یکی به دادم برسه

میدونم که خیلی دیره

یکی به دادم برسه

حتی اگه دیر شده
فانتزی من توی آغوشم جلوی همه چیزو میگیره

میخوام اونجا زندگی کنـــــــــم

میخوام اونجا زندگی کنـــــــــــم

میخوام اونجا زندگی کنــــــــــــم

میخوام اونجا زندگی کنـــــــــــــم

این فقط یه

این فقط یه فانتزیه

درد ها مثل خار رشد میکنن

مثل شبی که ماهشو گم کرده
یه تابلوی خالی

تراژدی من

...اگه فقط یه راه مونده که به روم بازه
نجاتم بده

فانتزی
منو لبریز کن

تو تراژدی منی
همه ی چیزی هستی که واسم مونده
...توی قلب دزدیده ی من
...توی پیچ و خم سرنوشتم


فانتزی منی

فانتـــــــــــــزی

فانتــــــــــــــزی
فانتـــــــــــــــزی

فانتــــــــــــــــزی


فانتـــــــــــــــــزی

...توی یه لحظه
...مثـــــل دود

توی بدنم پخش میشی

تو رو توی خودم فرو میبــــــــــرم
درد

درد
درد
میتونم بیشتر درد بکشم
حتی میتونم چاقو بخورم و تیکه تیکه بشم
فقط باید تو رو داشته باشم
وجودت بهشت و جهنمه
استانداردی که این دو تا رو از هم جدا میکنه
قول دادم نجات دهندت باشم
تو باید منو داشته باشی
این فقط یه
این فقط یه فانتزیه
درد ها از همه طرف رشد میکنن
...با چراغ های شکسته
تابلو ها پر میشن
تراژدی من
همه چیزمو بهت میدم
پس خودتو بهم پس ده
فانتــــــزی
فانتزی
(فانتزی من)
...هر جایی
(باقی میمونی)
حتی نمیتونم فراموشت کنم
فانتزی من
همه ش مال منه
فانتزی من
VIXX_FANTASY