Vimin
Part 24🖤
ویو جیمین:
وارد اون مهمونی تجملاتی شدم..
از شدت نور و روشنایی که اونجا بود چشمم درد گرفته بود...
که ناگهان ناخداگاه متوجه نگاه سنگینی روخودم شدم..
رومو به سمتش برگردوندم..
ظاهر جذاب و تیپ شیکی داشت.. دوتا دستشو لبه مبل اونجا انداخته بود و با چشمای خمار و ترسناکش بهم خیره شده بود (تهیونگ)(میزارم عکس استایل تهیونگو)
باهاش چشم تو چشم شدم.. ولی اون روشو برگردوند و من به نگاه کردنش ادامه دادم....ولی بعد چند ثانیه رومو برگردوندم...
(اینجا تهیونگ و جیمین همو نمیشناسن..)
ویو تهیونگ:نمیدونم چرا عین جغد را زده بود بهم...
ولی از توی چشماش درد و رنج خاصی میبارید...
بدن ورزیده داشت.. این بدنو هر امگایی نداره...اون اینجا چیکار میکنه؟
حس میکنم با بقیه امگا ها فرق داره...
با صدای افضل به خودم اومدم..
$خب یکی یکی معرفشون کنید...
« خب اولینش ..... هست
اینم..... هستش..
اسمش.... ولی بتا هستش
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نوبت به جیمین رسید خواست معرفیش کنه که خودش اسمشو گفت..
تعظیم کوتاهی روبه جمعیت کرد و گفت..
_پارک جیمین .
امگا هستم..
۲۶سالمه..
همه از این زبون داشتن و غرور جیمین شوکه شده بودن...
ویو تهیونگ:اسمش برام اشناس.. ولی نمیدونم کجا شنیدمش..
$خب آقایون میتونید انتخاب کنید...
یه یارو:۱۰۰دلار پارک جیمین..
یه پارو دیگه:۵۰۰دلار پارک جیمین و ... میبرم..
ویو جیمین:همینجوری داشتن رو قیمت میزارشتن..
فقط حس دلشوره داشتم..
هیچ کدوم اسماشونو نمیگفتن..
نمیتونستم بفهمم کیم تهیونگ کدومشونه..
همه سر جیمین دعواشون شده بود.. و داشتن سر هم دادو بیداد میکردن...
_
ویو تهیونگ:همینجوری داره قیمتش میره بالا...
ببرمش... نبرمش....
صداها نمیزاشتن تهیونگ تمرکز کنه و سر درد گرفته بود..
+میبرمش... فوقش نخواستم میفروشمش یکی دیگه میخرم..
یه یارو:۹۰۰دلار پارک جیمین...
افضل شمارش معکوس رو شروع کرد..
۱۰- ۹ -۸ -۷-۶-۵-۴-۳-...
تهیونگ که سرش درد گرفته بود با عصبانیت از جایش بلند شد و دستشو روی میز کبوند و گفت...
+۲۰۰۰دلار پارک جیمین...
همه از صدای داد و قیمت زیاد تهیونگ خفه شدن..
افضل که با این قیمت دهنش آب افتاد بدن مکث گفت..
$ آقای کیم از انتخابتون مطمئنید؟!
ویو جیمین:
آقای کیم؟!
معلومه ثروت منده...
+حرف اضافه نشنوم..
(خطاب به افضل)
$ ۲۰۰۰دلار فروخته شد...
continues ✌️
لایک و کامنت بزارید تا امشب بازم پارت بزارم
ویو جیمین:
وارد اون مهمونی تجملاتی شدم..
از شدت نور و روشنایی که اونجا بود چشمم درد گرفته بود...
که ناگهان ناخداگاه متوجه نگاه سنگینی روخودم شدم..
رومو به سمتش برگردوندم..
ظاهر جذاب و تیپ شیکی داشت.. دوتا دستشو لبه مبل اونجا انداخته بود و با چشمای خمار و ترسناکش بهم خیره شده بود (تهیونگ)(میزارم عکس استایل تهیونگو)
باهاش چشم تو چشم شدم.. ولی اون روشو برگردوند و من به نگاه کردنش ادامه دادم....ولی بعد چند ثانیه رومو برگردوندم...
(اینجا تهیونگ و جیمین همو نمیشناسن..)
ویو تهیونگ:نمیدونم چرا عین جغد را زده بود بهم...
ولی از توی چشماش درد و رنج خاصی میبارید...
بدن ورزیده داشت.. این بدنو هر امگایی نداره...اون اینجا چیکار میکنه؟
حس میکنم با بقیه امگا ها فرق داره...
با صدای افضل به خودم اومدم..
$خب یکی یکی معرفشون کنید...
« خب اولینش ..... هست
اینم..... هستش..
اسمش.... ولی بتا هستش
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نوبت به جیمین رسید خواست معرفیش کنه که خودش اسمشو گفت..
تعظیم کوتاهی روبه جمعیت کرد و گفت..
_پارک جیمین .
امگا هستم..
۲۶سالمه..
همه از این زبون داشتن و غرور جیمین شوکه شده بودن...
ویو تهیونگ:اسمش برام اشناس.. ولی نمیدونم کجا شنیدمش..
$خب آقایون میتونید انتخاب کنید...
یه یارو:۱۰۰دلار پارک جیمین..
یه پارو دیگه:۵۰۰دلار پارک جیمین و ... میبرم..
ویو جیمین:همینجوری داشتن رو قیمت میزارشتن..
فقط حس دلشوره داشتم..
هیچ کدوم اسماشونو نمیگفتن..
نمیتونستم بفهمم کیم تهیونگ کدومشونه..
همه سر جیمین دعواشون شده بود.. و داشتن سر هم دادو بیداد میکردن...
_
ویو تهیونگ:همینجوری داره قیمتش میره بالا...
ببرمش... نبرمش....
صداها نمیزاشتن تهیونگ تمرکز کنه و سر درد گرفته بود..
+میبرمش... فوقش نخواستم میفروشمش یکی دیگه میخرم..
یه یارو:۹۰۰دلار پارک جیمین...
افضل شمارش معکوس رو شروع کرد..
۱۰- ۹ -۸ -۷-۶-۵-۴-۳-...
تهیونگ که سرش درد گرفته بود با عصبانیت از جایش بلند شد و دستشو روی میز کبوند و گفت...
+۲۰۰۰دلار پارک جیمین...
همه از صدای داد و قیمت زیاد تهیونگ خفه شدن..
افضل که با این قیمت دهنش آب افتاد بدن مکث گفت..
$ آقای کیم از انتخابتون مطمئنید؟!
ویو جیمین:
آقای کیم؟!
معلومه ثروت منده...
+حرف اضافه نشنوم..
(خطاب به افضل)
$ ۲۰۰۰دلار فروخته شد...
continues ✌️
لایک و کامنت بزارید تا امشب بازم پارت بزارم
۱۳.۹k
۲۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.