vimin
Part 26🖤
ویو جونکوک:
از یه طرف ناراحت بودم داشت گریه میکرد...
ولی از یه طرفم بخاطر چرت و پرتایی که گفت میخواستم خفش کنم...
هر کاری میکردم ساکت نمیشددددد....
به لباش خیره بودم....
از روی عشق و عصبانیت محکم لبمو روی لباش گذاشتم و مک محکمی از لباش زدم..
بعد از ۱۰ ثانیه لبامو ازش جدا کردم..
سرشو از خجالت روی شونم گذاشت و دماغشو بالا کشید..
∆این کار براچی بود؟!
÷اولین برای این که بدونی من بهت اهمیت میدم...
دومن.. دوست دارم و برام خیلی ارزش مندی....
ویو ا/ت:
با این حرفش اشک تو چشمام خشک شد...
ا/ت بعد از کمی مکث با انگشت اشاره لب جانکوک و به بازی گرفت و غنچش میکرد...
جونکوک آروم بوسه ایی روی لبای ا/ت کاشت و اونو براید استایل بلند کرد و روی تخت گذاشت و روی ا/ت خیمه زد...
(خب دیگه بقیش با تصورات خودتون..)
بریم سر کاپل اصلیمون..
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
تهیونگ به بادیگار اصلیش سونگ هو دستور میده تا به بادیگاردای دیگه بگه تا جیمینو تو ماشین ببرن
+سونگ هو..
با تعظیم کوتاهی جواب میده
/بله جناب کیم..
+اینو ببرینش تو قایق تا من بیام....
/چشم جناب کیم..
اون یارو که با تهیونگ دعواش شد
همزمان با بلندشدن بادیگارد شخصی تهیونگ به ۱۰ تا از بادیگارداش دستور میده تا شر این بادیگاردرو کم کنن....
جیمینو به زور همراه چنتا از بادیگاردای ته راه میوفته و سونگ هو پشت سرشون حرکت میکنه....
سونگ هو بادیگار شخصی و قابل اعتماد تهیونگ بود و مهارت رزمی بالایی داشت..
داشت پشت سر جیمین و بقیه میرفت که دستی به شونش رو لمس کرد....
برگشت که ببینه کیه ... ولی یه مشت مهمون صورتش شد...
توی ۲۰ثانیه سونگ هو ۴ تا بادیگاردای یارو رو زد ... ولی یه دفعه چند نفر همزمان ریختن سرش..
سونگ هو دادی کشید...
/بیاین اینجا.. مراقب جناب کیم باشین...
همه بادیگاردایی که پیش جیمین بودم به سمت سونگ هو میرن و کمکش میکنن...
یه نفر پیش جیمین میمونه که جمیمین از فرصت استفاده میکنه و دوتا دست بستشو بالا میاره و با آهن دستبند پس گردن یکی از بادیگاردای تهیونگ و نشونه میگیره و باعث بیهوشی طرف میشه و جیمین فرار میکنه...
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
$اقای کیم مراقب شیطنتاش باشین... مثل بقیه امگا ها مظلوم نیست...
بعضی وقتا وحشی میشه...
تهیونگ حرفشو جدی نگرفت و پوزخند کوتاهی زد..
+هعع...
$اتفاقی افتاد به من ربطی نداره...
continues✌️
لایک و کامنت...😔❤️❤️❤️🙊
ویو جونکوک:
از یه طرف ناراحت بودم داشت گریه میکرد...
ولی از یه طرفم بخاطر چرت و پرتایی که گفت میخواستم خفش کنم...
هر کاری میکردم ساکت نمیشددددد....
به لباش خیره بودم....
از روی عشق و عصبانیت محکم لبمو روی لباش گذاشتم و مک محکمی از لباش زدم..
بعد از ۱۰ ثانیه لبامو ازش جدا کردم..
سرشو از خجالت روی شونم گذاشت و دماغشو بالا کشید..
∆این کار براچی بود؟!
÷اولین برای این که بدونی من بهت اهمیت میدم...
دومن.. دوست دارم و برام خیلی ارزش مندی....
ویو ا/ت:
با این حرفش اشک تو چشمام خشک شد...
ا/ت بعد از کمی مکث با انگشت اشاره لب جانکوک و به بازی گرفت و غنچش میکرد...
جونکوک آروم بوسه ایی روی لبای ا/ت کاشت و اونو براید استایل بلند کرد و روی تخت گذاشت و روی ا/ت خیمه زد...
(خب دیگه بقیش با تصورات خودتون..)
بریم سر کاپل اصلیمون..
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
تهیونگ به بادیگار اصلیش سونگ هو دستور میده تا به بادیگاردای دیگه بگه تا جیمینو تو ماشین ببرن
+سونگ هو..
با تعظیم کوتاهی جواب میده
/بله جناب کیم..
+اینو ببرینش تو قایق تا من بیام....
/چشم جناب کیم..
اون یارو که با تهیونگ دعواش شد
همزمان با بلندشدن بادیگارد شخصی تهیونگ به ۱۰ تا از بادیگارداش دستور میده تا شر این بادیگاردرو کم کنن....
جیمینو به زور همراه چنتا از بادیگاردای ته راه میوفته و سونگ هو پشت سرشون حرکت میکنه....
سونگ هو بادیگار شخصی و قابل اعتماد تهیونگ بود و مهارت رزمی بالایی داشت..
داشت پشت سر جیمین و بقیه میرفت که دستی به شونش رو لمس کرد....
برگشت که ببینه کیه ... ولی یه مشت مهمون صورتش شد...
توی ۲۰ثانیه سونگ هو ۴ تا بادیگاردای یارو رو زد ... ولی یه دفعه چند نفر همزمان ریختن سرش..
سونگ هو دادی کشید...
/بیاین اینجا.. مراقب جناب کیم باشین...
همه بادیگاردایی که پیش جیمین بودم به سمت سونگ هو میرن و کمکش میکنن...
یه نفر پیش جیمین میمونه که جمیمین از فرصت استفاده میکنه و دوتا دست بستشو بالا میاره و با آهن دستبند پس گردن یکی از بادیگاردای تهیونگ و نشونه میگیره و باعث بیهوشی طرف میشه و جیمین فرار میکنه...
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
$اقای کیم مراقب شیطنتاش باشین... مثل بقیه امگا ها مظلوم نیست...
بعضی وقتا وحشی میشه...
تهیونگ حرفشو جدی نگرفت و پوزخند کوتاهی زد..
+هعع...
$اتفاقی افتاد به من ربطی نداره...
continues✌️
لایک و کامنت...😔❤️❤️❤️🙊
۱۰.۳k
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.