پارت
پارت ۷
ویو جونگکوک
خیلی نگران ات شدم رفتم کلید زاپاس رو برداشتم و شروع کردم به دوییدن
در اتاق ات رو باز کردم رفتم داخل
دیدم ات یه گوشه اتاق نشسته و گریه میکنه
رفتم سمت ات و بغلش کردم
جونگکوک: همه چی درست میشه
عموت همیشه کنارت میمونه نگران نباش
ات: عمو هق قول بده مثل هق مامانو
بابام هق منو ترک نکنی... گریه...
جونگکوک: قول میدم عزیزم قول میدم
هیچ وقت تنهات نمیزارم
ات: فین عمو.... اشکاشو پاک میکنه....
جونگکوک: هوم
ات: من گشنمه
جونگکوک: اره منم گشنمه اگه نریم
غذا نخوریم عمو تورو میخوره
ات: باشه... خنده.....
ویو بعد غذا خوردن
جونگکوک: ات میخوای برین بیرون
ات: عوم عمو راستش دلم میخواد کل خونتو نگاه کنم البته اگه میشه
جونگکوک: باشه بریم
جونگکوک: خونه بزرگه از پیشم جم نخور
گم میشی خب
ات: عمو اونجا یه صدایی میاد
جونگکوک: اره اونجا بم هستش
ات: بم کیه... سگته
جونگکوک: بریم ببینیمش
ات: اره
ویو جونگکوک
خیلی نگران ات شدم رفتم کلید زاپاس رو برداشتم و شروع کردم به دوییدن
در اتاق ات رو باز کردم رفتم داخل
دیدم ات یه گوشه اتاق نشسته و گریه میکنه
رفتم سمت ات و بغلش کردم
جونگکوک: همه چی درست میشه
عموت همیشه کنارت میمونه نگران نباش
ات: عمو هق قول بده مثل هق مامانو
بابام هق منو ترک نکنی... گریه...
جونگکوک: قول میدم عزیزم قول میدم
هیچ وقت تنهات نمیزارم
ات: فین عمو.... اشکاشو پاک میکنه....
جونگکوک: هوم
ات: من گشنمه
جونگکوک: اره منم گشنمه اگه نریم
غذا نخوریم عمو تورو میخوره
ات: باشه... خنده.....
ویو بعد غذا خوردن
جونگکوک: ات میخوای برین بیرون
ات: عوم عمو راستش دلم میخواد کل خونتو نگاه کنم البته اگه میشه
جونگکوک: باشه بریم
جونگکوک: خونه بزرگه از پیشم جم نخور
گم میشی خب
ات: عمو اونجا یه صدایی میاد
جونگکوک: اره اونجا بم هستش
ات: بم کیه... سگته
جونگکوک: بریم ببینیمش
ات: اره
- ۱۰.۲k
- ۲۶ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط