شروع دوباره پارت فیکبیتیاس

شروع دوباره پارت ۴ #فیک_بی_تی_اس


ا.ت ویو

دیدم آری بغض کرد ... ناراحت شدم صداش کردم بیاد پیشم

+: آری؟
÷: .....
+: دخترم؟
÷: .....
+: بیا ببین چی میگم بهت
÷: چی؟
+: بیا

آری اومد و نشست رو پام منم بغلش کردم و گفتم

+: چند روزه دیگه تولدته ها
÷: خب؟
+: میگم نظرت چیه یه تولد بگیری باهم؟ ... من ، تو ، خاله ها ، عمو ها ، بابات؟

÷: واقعاااا؟؟
+: البته
÷: هوراااا ... بابایی تو هم میای؟
_: البته که میام دخترم
÷: عاممم ... خب برای من کادو چی میخرین؟

جولیا: نگا کن این شیطونووو به فکر هدیه ست (خنده)
÷: بله (خنده)


عروسی تموم شد و همه می‌خواستیم بریم خونه

_: ا.ت ... من برسونمتون؟
+: ماشین دارم
_: آها .....


یااا دلم نیومد تو خماری بمونین :)
دیدگاه ها (۳۱)

شروع دوباره پارت ۵ #فیک_بی_تی_اس [دو روز بعد ]ا.ت ویوبا آری ...

شروع دوباره پارت ۶ #فیک_بی_تی_اس +: منظورت چیه؟ ... چرا اینج...

شروع دوباره پارت ۳ #فیک_بی_تی_اس ا.ت رفت و کنار جولیا نشستکو...

شروع دوباره پارت ۲ #فیک_بی_تی_اس [شب]ا.ت ویوبعد از پوشوندن ل...

"سرنوشت "p,31...خنده ی ارومی کردم .... ۵ مین بعد غذا ها رو آ...

هرزه ی حکومتی پارت ۹ا/ت : ....کوک چرا مست کردی . نگرانکوک : ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط