شروع دوباره پارت ۲ فیک بی تی اس
شروع دوباره پارت ۲ #فیک_بی_تی_اس
[شب]
ا.ت ویو
بعد از پوشوندن لباس آری [اسلاید دوم] و حاضر کردنش رفتم و خودم هم لباسم رو پوشیدم [اسلاید سوم] و موهامو گوجه ای بستم[اسلاید چهارم] کفشامو پوشیدم و با آری رفتیم و سوار ماشینم شدیم ... امروز عروسی یکی از دوستامون بود ... از اکیپ خودمون نبود اما از دوران دانشگاه بود ... بعد از اینکه رسیدیم پیاده شدیم ... دست آری رو گرفتم و رفتیم داخل سالن ... که جولیا و بچه ها رو دیدم ... آری بدو بدو رفت بغل جولیا ... اونو خیلی دوس داره
جولیا : اوی خدااا عشقممم
÷: خاله جولییی
جولیا: جونممم
ماری: یااا واسه ما بغل نیستتت؟؟
آری بدو بدو رفت بغل ماری
جولیا : ا.ت ... چطوری (بغلش کرد)
+: خوبم تو؟
جولیا : منم خوبم
÷: بابایییی؟؟
_: جونممم
آری رفت و نشست بغل کوک ... ا.ت هم رفت سمت بقیه
+: سلام
همه: سلام
_: سلام ا.ت
+: سلام
ماری: یااا ا.تتتت دلم واست تنگ شدههه
+: ای بابا همین دوروز پیش همو دیدیم که(خنده)
ماری: اشکال نداره
ماری از بغل ا.ت اومد بیرون که کاملیا رفت سمتش
کاملیا: ا.ت (بغل کرد)
+: جونم
جولیا: ا.ت بیا بشین دیگه
+: نه ما اونور میشینیم
جولیا ای بابا بیااا
آری اومد سمت ا.ت
÷: مامانی
+: جونم
÷: میشه من پیشه بابا بشینم؟
+: البته عشقم
آری رفت و دوباره بغل کوک نشست
جولیا: توهم بیا بشین از آری دور نمون
÷: آره مامانیی بیاا
+: خیله خب
[شب]
ا.ت ویو
بعد از پوشوندن لباس آری [اسلاید دوم] و حاضر کردنش رفتم و خودم هم لباسم رو پوشیدم [اسلاید سوم] و موهامو گوجه ای بستم[اسلاید چهارم] کفشامو پوشیدم و با آری رفتیم و سوار ماشینم شدیم ... امروز عروسی یکی از دوستامون بود ... از اکیپ خودمون نبود اما از دوران دانشگاه بود ... بعد از اینکه رسیدیم پیاده شدیم ... دست آری رو گرفتم و رفتیم داخل سالن ... که جولیا و بچه ها رو دیدم ... آری بدو بدو رفت بغل جولیا ... اونو خیلی دوس داره
جولیا : اوی خدااا عشقممم
÷: خاله جولییی
جولیا: جونممم
ماری: یااا واسه ما بغل نیستتت؟؟
آری بدو بدو رفت بغل ماری
جولیا : ا.ت ... چطوری (بغلش کرد)
+: خوبم تو؟
جولیا : منم خوبم
÷: بابایییی؟؟
_: جونممم
آری رفت و نشست بغل کوک ... ا.ت هم رفت سمت بقیه
+: سلام
همه: سلام
_: سلام ا.ت
+: سلام
ماری: یااا ا.تتتت دلم واست تنگ شدههه
+: ای بابا همین دوروز پیش همو دیدیم که(خنده)
ماری: اشکال نداره
ماری از بغل ا.ت اومد بیرون که کاملیا رفت سمتش
کاملیا: ا.ت (بغل کرد)
+: جونم
جولیا: ا.ت بیا بشین دیگه
+: نه ما اونور میشینیم
جولیا ای بابا بیااا
آری اومد سمت ا.ت
÷: مامانی
+: جونم
÷: میشه من پیشه بابا بشینم؟
+: البته عشقم
آری رفت و دوباره بغل کوک نشست
جولیا: توهم بیا بشین از آری دور نمون
÷: آره مامانیی بیاا
+: خیله خب
۲۳.۵k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.