P9
تهیونگ یه تیر شلیک میکنه تیر از بالای شونش رد میشه بهش نمیخوره اما یه خراش ایجاد میکنه نه اونقدر سطحیه که خون ازش نیاد نه اونقدر بزرگ که الان بیهوش بشه از خون ریزی اما اگه خون ریزیش همینطوری ادامه پیدا کنه زیاد میشه اما با این حال به راهش ادامه میده
میونگ سو ویو:
تیراندازیش خوبه اما الان وقت ندارم به حسابش برسم اگه نزدیکم بود خودم میدونیتم چیکارش کنم
پایان میونگ سو ویو
میونگ سو به فرار ادامه میده انقدری از عمارت دور شده که باید برای برگشتش به اون عمارت حتما باید بیان دنبالشون یه دفعه جلو پاش یه ماشین ترمز میکنه
جیمین:جایی میرفتین خانم کوچولو برسونمتون
میونگ سو:جهنم میای(با پوزخند)
بعد به جهت مخالف میدوعه تهیونگ جلوشو میگره
تهیونگ:فعلا بودی کجا
میونگ سو:ببین پسر جون برو بزار منم برم
تهیونگ:کجا تازه گیرت اوردم یه چندتا دوستم دارم که خیلی مشتاق دیدارتن
میونگ سو:به اون دوستات بگو که برم به جایی به اسم درک
تهیونگ:جدی
تهیونگ مچ دستشو میونگ سو رو میگره
میونگ سو:خیلی جوونی
تهبونگ:برای چی
میونگ سو دستشو میپیچه به پشتش از پشت جوری که در گوشش با میگه
میونگ سو: برای مردن
جیمین:بهتره ولش کنی وگرنه میمیری
میونگ سو:میدونی واقعا نمیدونم چرا توی همچین شرایطی که دوستت دست منه بازم تهدیدم میکنی،اسمت چی بود
در گوش تهیونگ
تهیونگ:فرشته ی مرگت
تهیونگ پاشو میزاره روی پای میونگ سو اونم دستشو ول میکنه تهیونگم موهاشو میگیره
میونگ سو: یعنی انقدر ترسویی که موهامو میگیری
تهیونگ موهاشو ول میکنه مچ دستشو میگیره
تهیونگ:زیادی حرف میزنی
جیمین:بریم جاسوس کوچولو
میونگ سو:جاسوس هع(با خنده)
جیمین:چیه چیز خنده داری گفتم
تهیونگ: ولش کن بیا بریم
مچ دست میونگ سو رو میکشه به سمت ماشین جیمین میشه پشت فرمون تهیونگ و میونگ سو پشت میشینن نگهبانا هم پیاده میان تا وقتی برس چیزی نگفتن
جیمین:رسیدیم پیاده شین
تهیونگ:اسمت چیه
میونگ سو: شیطان(با پوزخند)
جیمین:چقدر اشناست
میونگ سو:احتما تو زندگی قبلیت وقتی داشتم جونتو میگرفتم شنیدیش(با پوزخند)
تهیونگ:بسه بریم تو
تهیونگ مچ دست میونگ سو رو میگره میکشه به سمت داخل
میونگ سو:مگه اسیر جنگی گرفتی که اینجوری میکشی
تهیونگ: اگه اسیر نیستی پس برای چی اینجایی(با لبخند)
میونگ سو:تو میمیری(با پوزخند)
جونگ کوک از اون ور داد میزنه
جونگ کوک:کی کیو میخواد بکشه اونم تو خونه من
میونگ سو:اوو جناب جئون
جونگ کوک انقدر اعصبانی بود که با این حرف میونگ سو انگار اتیشش زدن مثل فشفشه اومد سمت میونگ سو یقشو گرفت تو دستش
(خودش کرم داره حتما باید یه دس کتک مفصل بخوره بعد شروع میکنه به حرف زدن😂) خب امروز یه پارت فیک رو اپ کردم امیدوارم خوشتون اومده باشه لایک یادتون نره
میونگ سو ویو:
تیراندازیش خوبه اما الان وقت ندارم به حسابش برسم اگه نزدیکم بود خودم میدونیتم چیکارش کنم
پایان میونگ سو ویو
میونگ سو به فرار ادامه میده انقدری از عمارت دور شده که باید برای برگشتش به اون عمارت حتما باید بیان دنبالشون یه دفعه جلو پاش یه ماشین ترمز میکنه
جیمین:جایی میرفتین خانم کوچولو برسونمتون
میونگ سو:جهنم میای(با پوزخند)
بعد به جهت مخالف میدوعه تهیونگ جلوشو میگره
تهیونگ:فعلا بودی کجا
میونگ سو:ببین پسر جون برو بزار منم برم
تهیونگ:کجا تازه گیرت اوردم یه چندتا دوستم دارم که خیلی مشتاق دیدارتن
میونگ سو:به اون دوستات بگو که برم به جایی به اسم درک
تهیونگ:جدی
تهیونگ مچ دستشو میونگ سو رو میگره
میونگ سو:خیلی جوونی
تهبونگ:برای چی
میونگ سو دستشو میپیچه به پشتش از پشت جوری که در گوشش با میگه
میونگ سو: برای مردن
جیمین:بهتره ولش کنی وگرنه میمیری
میونگ سو:میدونی واقعا نمیدونم چرا توی همچین شرایطی که دوستت دست منه بازم تهدیدم میکنی،اسمت چی بود
در گوش تهیونگ
تهیونگ:فرشته ی مرگت
تهیونگ پاشو میزاره روی پای میونگ سو اونم دستشو ول میکنه تهیونگم موهاشو میگیره
میونگ سو: یعنی انقدر ترسویی که موهامو میگیری
تهیونگ موهاشو ول میکنه مچ دستشو میگیره
تهیونگ:زیادی حرف میزنی
جیمین:بریم جاسوس کوچولو
میونگ سو:جاسوس هع(با خنده)
جیمین:چیه چیز خنده داری گفتم
تهیونگ: ولش کن بیا بریم
مچ دست میونگ سو رو میکشه به سمت ماشین جیمین میشه پشت فرمون تهیونگ و میونگ سو پشت میشینن نگهبانا هم پیاده میان تا وقتی برس چیزی نگفتن
جیمین:رسیدیم پیاده شین
تهیونگ:اسمت چیه
میونگ سو: شیطان(با پوزخند)
جیمین:چقدر اشناست
میونگ سو:احتما تو زندگی قبلیت وقتی داشتم جونتو میگرفتم شنیدیش(با پوزخند)
تهیونگ:بسه بریم تو
تهیونگ مچ دست میونگ سو رو میگره میکشه به سمت داخل
میونگ سو:مگه اسیر جنگی گرفتی که اینجوری میکشی
تهیونگ: اگه اسیر نیستی پس برای چی اینجایی(با لبخند)
میونگ سو:تو میمیری(با پوزخند)
جونگ کوک از اون ور داد میزنه
جونگ کوک:کی کیو میخواد بکشه اونم تو خونه من
میونگ سو:اوو جناب جئون
جونگ کوک انقدر اعصبانی بود که با این حرف میونگ سو انگار اتیشش زدن مثل فشفشه اومد سمت میونگ سو یقشو گرفت تو دستش
(خودش کرم داره حتما باید یه دس کتک مفصل بخوره بعد شروع میکنه به حرف زدن😂) خب امروز یه پارت فیک رو اپ کردم امیدوارم خوشتون اومده باشه لایک یادتون نره
۴۴.۷k
۲۲ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.