ازدواج سوری پارت

ازدواج سوری پارت 60

ـ نه مگه خرم
ناجینا ـ منم دارم خاله میشم
ـ اره داری خاله میشی
ناجینا ـ راستی مین یونگم دعوت کردم
ـ باشه برای کی میای؟
ناجینا ـ یه حدودای نیم ساعتای دیگه
ـ اها اوکی به ته چیزی نگیا
ناجینا ـ نه نمیگم فعلا
ـ بای

گوشیو قطع کردم
صدای در اومد با دو رفتم درو باز کردم مین یونگ بود

مین یونگ ـ سلام
ـ سلام بیا تو

اومد داخل موهاشو تامبوی کوناه کرده بود

ـ موهات چقد قشنگ شده
مین یونگ ـ مرسی
ـ مبن یونگ من حاملم
مین یونگ ـ الکی نگو
ـ دارم راستشو میگم
مین یونگ ـ تبریک میگم بهت

هم دیگرو بغل کردیم

مین یونگ ـ کاش رایدس هر چه زودتر پیداش میشدو این لحظه رو میدید
ـ قبل از اینکه بچم به دنیا بیاد پیداش میکنم
مین یونگ ـ امیدوارم

از بغل هم اومدیم بیرون

ـ چیزی میخوای برات بیارم؟
مین یونگ ـ نه چیزی نمیخوام
زن جین ـ ات دسر چی درست کنیم؟
ـ بنظرم کیک خوبه
زن جین ـ اره
مین یونگ ـ سلام من مین یونگ هستم
زن جین ـ سلام منم سوک..... هستم
مین یونگ ـ خوشبختم
زن جین ـ همچنین

ساعت پنج بود مواد کیکو اماده کردیمو گذاشتیم تو فر
نشستیم یه گوشه داشتیم تعریف میکردیم که بقیه هم در زدن

ـ من باز میکنم

رفتم درو باز کردم بچه ها بودن

همه ـ سلام
ـ سلام بیاین داخل

اومدن داخل مین هیوک میت رو هم دعوت کرده بود

زن یونگی ـ ناجینا نیست؟
ـ الانه هاست که بیاد

باز دوباره در زدن رفتم درو باز کردن ناجینا و جیمین و جونکی بودن

ناجینا ـ تستو کو؟
ـ رو میزه

ناجینا با دو رفت داخل جیمینم اومد تو

رفتیم پیش بقیه ناجینا میخواست گریه کنه که جلوشو گرفتم

ـ یااا چرا میخوای گریه کنی
ناجینا ـ هم تو داری خاله میشی هم من
جونکی ـ ات نکنه....
ـ اره داری دایی میشی
جونکی ـ دارم برای دومین بار دایی میشم
زن کوک ـ یکی بگه اینجا چه خبره؟
مین یونگ ـ خب ات حاملس
مین هیوک و میا ـ تِباک
زن جین ـ اره پشماتون ریخت نه؟
نامجون ـ تهیونگ اگر به فهمه دنیا رو به اتیش میکشه
یونگی ـ همینو بگو
هوپی ـ والا پشمام نریخت فر شد
دیدگاه ها (۰)

ازدواج سوری پارت 61 جیمین ـ من برم لباسامو عوض کنمو بیام ـ خ...

ازدواج سوری پارت 62سفره رو چیدیم خوردیم وسایلو جمع کردیم تو ...

تولدت مبارک سولی🙂💔

ازدواج سوری پارت 59ـ این نامزدی فقط بخاطر شرکت بود ما اصلا ه...

پارت 2&:اوه خدای من یعنی قراره با آقای جنون ورزش کنیم؟ (خوشح...

game of love and hate(part 31)

خون آشام من My vampire 🦇 part19 لوری: دوست پسرم ات: خب به عن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط