مافیای جذاب من
مافیای جذاب من
P_¹²
&چی میگی
ا/ت: 3 جیغغغغغغغغغغغغغغغغغ(بلند)
&یا حضرت پشم باشه بیا بشین الان مامانو بیدار میکنی با کفگیر میفته دنبالم
ا/ت: مرسی برادر گلم
جیمین: خدا بهم رحم کنه
&خدا صبر بدت بهت چون قراره این کارارو تحمل کنی
جیمین: هعی
ا/ت: هی با توهم
جیمین: من
ا/ت: آره.... مسابقه میپیم حرکی تونست اون یکی رو زود تر بوکوشه برندس و هرکار گفت بازنده انجام میده
جیمین: حله
ا/ت: هی تو مینسوک
&بله قربان
ا/ت: داوری حرکی تقلب کرد بزن پشته کلش
&چشم قربان
جیمین: چرا بهش میگی قربان
&چون تو این موقع ها ایشون ریسن هرگونه مخالفتی یک دونه گاز
جیمین: یا خدا
&اهمممم به عنان داور شروع
جیمین: الان میزنمت کجایی
ا/ت: اگه تونستی بزنیم..... عه این کیه داره می زنتم نمیتونم فرار کنم ای خداااااااا
جیمین: آره همینه بمیر بمیر..... یسسسسسس
ا/ت: نههههههههههههه
جیمین: خب من بردم
ا/ت: باشه
جیمین: خب(یه بوس سطحی زد به لبش)
ا/ت: چ... چی
جیمین: این چیزیت که ازد می خوام منو ببوس
ا/ت: واتتتتت.... یه چیزه دیگه
&ا/ت: هرگونه مخالفتی یه گاز می خوای تو عقدت جا گاز باشه
ا/ت: نه باشه
ا/ت با تردید میره سمت لبای جیمین و لباشو میزاره رو لباش وقتی که خودش لباشو گذاشت رو لبای جیمین یه برق خاصی تو چشماش اومد و شروع کرد بوسیدن این دوتا جوری بوسشون عمیق شد که حتی متوج مینسوکم نشدن
&عه این چیه دارم میبنم(دستش جبو چشماشه)
جیمین ا/تو از ب*ا*س*ن بلند میکه و ا/ت: دستاشو دور گردن جیمین میندازه پا خاشم دور کمرش حلقه میکنه مرن تو اتاق ا/ت جیمین ا/ت و مینداره روتخت و روش خیمه میزنه
برم یکی دیگه بنویسم😊😔🗿🤣
P_¹²
&چی میگی
ا/ت: 3 جیغغغغغغغغغغغغغغغغغ(بلند)
&یا حضرت پشم باشه بیا بشین الان مامانو بیدار میکنی با کفگیر میفته دنبالم
ا/ت: مرسی برادر گلم
جیمین: خدا بهم رحم کنه
&خدا صبر بدت بهت چون قراره این کارارو تحمل کنی
جیمین: هعی
ا/ت: هی با توهم
جیمین: من
ا/ت: آره.... مسابقه میپیم حرکی تونست اون یکی رو زود تر بوکوشه برندس و هرکار گفت بازنده انجام میده
جیمین: حله
ا/ت: هی تو مینسوک
&بله قربان
ا/ت: داوری حرکی تقلب کرد بزن پشته کلش
&چشم قربان
جیمین: چرا بهش میگی قربان
&چون تو این موقع ها ایشون ریسن هرگونه مخالفتی یک دونه گاز
جیمین: یا خدا
&اهمممم به عنان داور شروع
جیمین: الان میزنمت کجایی
ا/ت: اگه تونستی بزنیم..... عه این کیه داره می زنتم نمیتونم فرار کنم ای خداااااااا
جیمین: آره همینه بمیر بمیر..... یسسسسسس
ا/ت: نههههههههههههه
جیمین: خب من بردم
ا/ت: باشه
جیمین: خب(یه بوس سطحی زد به لبش)
ا/ت: چ... چی
جیمین: این چیزیت که ازد می خوام منو ببوس
ا/ت: واتتتتت.... یه چیزه دیگه
&ا/ت: هرگونه مخالفتی یه گاز می خوای تو عقدت جا گاز باشه
ا/ت: نه باشه
ا/ت با تردید میره سمت لبای جیمین و لباشو میزاره رو لباش وقتی که خودش لباشو گذاشت رو لبای جیمین یه برق خاصی تو چشماش اومد و شروع کرد بوسیدن این دوتا جوری بوسشون عمیق شد که حتی متوج مینسوکم نشدن
&عه این چیه دارم میبنم(دستش جبو چشماشه)
جیمین ا/تو از ب*ا*س*ن بلند میکه و ا/ت: دستاشو دور گردن جیمین میندازه پا خاشم دور کمرش حلقه میکنه مرن تو اتاق ا/ت جیمین ا/ت و مینداره روتخت و روش خیمه میزنه
برم یکی دیگه بنویسم😊😔🗿🤣
۳۷.۳k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.