~mission complete 🍷🖤~
~mission complete 🍷🖤~
PART:1
~ مکان سئول~
~تاریخ 25.may~
~ساعت 18:27~
_ لارا زود بیا شرکت
بدون جواب دادن به حرفه رییسش سریع گوشی رو قطع کرد ...
سوار موتور مشکیش شد و سمت شرکت حرکت کرد ،وحشیانه میروند جوری که مسیر بیست دقیقه ای براش توی هفت دقیقه طی شد
با ورودش همه ی بادیگارد ها کنار رفتن و محکم قدم هاشو روی زمین میزاشت
به طرف اتاق مدیریت رفت و درجا بلند صحبت کرد
+مورد ؟
×باند VN سیستم رو هک کرده و داره از اطلاعاتمون استفاده میکنه
پشت میزش نشست و شروع به کار با لپتاپش کرد،هنوز چند دقیقه بیشتر نگذشت که اروم لب زد
+تموم شد امینت سیستم شرکت رو بردم بالا و اطلاعات رو برگردونم
همه در حالی که تعجب کرده بودن براش دست زدن ولی چهره ی دختر لحظه ای تغییر نکرد
× کارت عالی بود لارا
+خودم از کارم اطلاع دارم نیازی به تأیید تو نبود
×انتظار همچین جوابی رو داشتم...رییس گفته که بعد از کارا بری پیشش گفت که
لارا بدون اینکه بزارع همکارش حرفش رو تموم کنه بلند شد و با قدم هایی کوچیک ولی محکم اتاق رو خارج کرد و به سمت اتاق رییسش رفت
بدون در زدن وارد شد...
+به گوشم خورده کارم داشتید
_بشین
لارا بدون هیچ مکثی رو به روی رییسش نشست
درحالی که یک ابروش رو بالا برده بود و با نگاهی سرد به رییسش نگاه میکرد منتظر برای شنیدن حرفش بود
_چرا گوشی رو سریع قطع کردی؟
+زمان هدر میرفت
_چرا اینطوری نگام میکنی؟
+دارم به حرف هاتون گوش میدم
_چرا اینطوری باهام صحبت میکنی؟
+مثلاً چطوری؟
_بس کن لارا میدونی این کارت بی احترامی به منه
+ و شما هم میدونید که اخلاقم اینه
رییسش عصبی می پرسید و لارا با سرد ترین حالت جواب میداد
_این کارت باعث میشه وسوسه بشم تا اخراجت کنم
+من مشکلی باهاش ندارم همین الانشم باند های دیگه برای اینکه در باند اونا باشم بهم التماس میکنن،ولی این موضوع برای شما بد تموم نمیشه ؟به هرحال هکری که در همه کار ماهر باشه مثل من پیدا نمیکنید...درست میگم مستر مین ؟
اون راست میگفت هکری مثل اون توی هیچجا پیدا نمیشد،کسی که با یک لپ تاپ ساده میتونست همه کار انجام بده و از باندشون محافظت کنه
پسر چیزی برای گفتن نداشت
حس اینکه اون کارمند و لارا رییسش باشه رو بهش میداد و از این حس بسیار ناراضی و متنفر بود
#فیکشن #فیک #بی_تی_اس #شوگا #مین_یونگی #لارا
#fiction #fake #bts #suga #min_yongi #lara
PART:1
~ مکان سئول~
~تاریخ 25.may~
~ساعت 18:27~
_ لارا زود بیا شرکت
بدون جواب دادن به حرفه رییسش سریع گوشی رو قطع کرد ...
سوار موتور مشکیش شد و سمت شرکت حرکت کرد ،وحشیانه میروند جوری که مسیر بیست دقیقه ای براش توی هفت دقیقه طی شد
با ورودش همه ی بادیگارد ها کنار رفتن و محکم قدم هاشو روی زمین میزاشت
به طرف اتاق مدیریت رفت و درجا بلند صحبت کرد
+مورد ؟
×باند VN سیستم رو هک کرده و داره از اطلاعاتمون استفاده میکنه
پشت میزش نشست و شروع به کار با لپتاپش کرد،هنوز چند دقیقه بیشتر نگذشت که اروم لب زد
+تموم شد امینت سیستم شرکت رو بردم بالا و اطلاعات رو برگردونم
همه در حالی که تعجب کرده بودن براش دست زدن ولی چهره ی دختر لحظه ای تغییر نکرد
× کارت عالی بود لارا
+خودم از کارم اطلاع دارم نیازی به تأیید تو نبود
×انتظار همچین جوابی رو داشتم...رییس گفته که بعد از کارا بری پیشش گفت که
لارا بدون اینکه بزارع همکارش حرفش رو تموم کنه بلند شد و با قدم هایی کوچیک ولی محکم اتاق رو خارج کرد و به سمت اتاق رییسش رفت
بدون در زدن وارد شد...
+به گوشم خورده کارم داشتید
_بشین
لارا بدون هیچ مکثی رو به روی رییسش نشست
درحالی که یک ابروش رو بالا برده بود و با نگاهی سرد به رییسش نگاه میکرد منتظر برای شنیدن حرفش بود
_چرا گوشی رو سریع قطع کردی؟
+زمان هدر میرفت
_چرا اینطوری نگام میکنی؟
+دارم به حرف هاتون گوش میدم
_چرا اینطوری باهام صحبت میکنی؟
+مثلاً چطوری؟
_بس کن لارا میدونی این کارت بی احترامی به منه
+ و شما هم میدونید که اخلاقم اینه
رییسش عصبی می پرسید و لارا با سرد ترین حالت جواب میداد
_این کارت باعث میشه وسوسه بشم تا اخراجت کنم
+من مشکلی باهاش ندارم همین الانشم باند های دیگه برای اینکه در باند اونا باشم بهم التماس میکنن،ولی این موضوع برای شما بد تموم نمیشه ؟به هرحال هکری که در همه کار ماهر باشه مثل من پیدا نمیکنید...درست میگم مستر مین ؟
اون راست میگفت هکری مثل اون توی هیچجا پیدا نمیشد،کسی که با یک لپ تاپ ساده میتونست همه کار انجام بده و از باندشون محافظت کنه
پسر چیزی برای گفتن نداشت
حس اینکه اون کارمند و لارا رییسش باشه رو بهش میداد و از این حس بسیار ناراضی و متنفر بود
#فیکشن #فیک #بی_تی_اس #شوگا #مین_یونگی #لارا
#fiction #fake #bts #suga #min_yongi #lara
۴.۹k
۱۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.