مالکیت خونینf p

مالکیت خونینf3 p21

رویارویی با گذشته :

نرا اسلحه‌اش رو توی دستش چرخوند، فکش قفل شده بود و چشم‌هاش تاریک‌تر از همیشه. **اسم "کازوما" برای اون فقط یه نام نبود—یه زخم قدیمی بود که حالا دوباره باز شده بود.**

**شیزوکو (با لحن کنجکاو اما محتاط):** *"این مرد… کیه؟"*

نرا بدون اینکه نگاهش کنه، فقط زمزمه کرد: *"کسی که یه زمانی برام مثل برادر بود… و بعد، اولین کسی که بهم یاد داد نباید به هیچ‌کس اعتماد کنم."*

شیزوکو متوجه شد که این جنگ فقط سر قلمرو یا بقا نیست. **این یه حساب کهنه بود، یه نبردی که سال‌ها توی ذهن نرا جریان داشت و حالا وقتش بود که به واقعیت تبدیل بشه.**

**صدای قدم‌هایی که روی آسفالت خیس طنین‌انداز شد، سکوت رو شکست.**

از بین دود و آتش، **مردی قدبلند با کت چرم مشکی و سیگاری که بین لب‌هاش بود، جلو اومد.** لبخند روی لب‌هاش نشسته بود، اما نگاهش… یه جور غرور و تحقیر توش موج می‌زد.

**کازوما:** *"مدت زیادی گذشته، نرا."*

نرا بدون هیچ احساسی بهش زل زد، انگار که سال‌ها انتظار این لحظه رو کشیده بود.

**نرا:** *"باید زودتر از اینا برمی‌گشتی… تا زودتر کارتو تموم کنم."*

کازوما خندید. **"همیشه عجولی، کوچولو."**

شیزوکو دستش رو روی اسلحه‌اش فشرد. **این جنگ قرار نبود ساده باشه.**

کازوما یه قدم جلوتر اومد، مستقیم به چشمای نرا نگاه کرد و با لحن آرومی گفت:

*"امشب… یا من می‌میرم، یا تو."*

**نرا هم لبخند زد—اما این لبخند، سایه‌ی مرگ رو با خودش داشت.**

*"پس شروعش کنیم."*
دیدگاه ها (۱)

مالیکت خونین f3 p22 باد سردی از بین خرابه‌های خیابون گذشت، ...

مالیکت خونین f3 p23 نرا حمله کرد . کازوما با سرعت به سمت نر...

مالکیت خونین f3 p20صدای غرش موتور خیابون‌های خیس رو می‌شکافت...

مالکیت خونین *f3 p19نرا اسلحه‌اش رو از روی میز برداشت، خشاب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط