ویو کوک
ویو کوک
انداخت رو پام یکم ب وسط پا یعنی..... درد گرف اخساس میکنم امپر سوزوندمم داشتمممم... درد داششش
جیا: چت شد
جیا یکم ب سرش نگا کرد فهمید چه غلطی کرده
جیا پاشدو رو ب روم نشست
جیا: خب جونگ کوک ببین الان این کارم ی اتفاق بود نفس عمیق بکش ارومممم
کوک: جیا ( نفس عمیق
جیا: ارومم
کوک: جیان میکشمتتتتتتتتتتت
جیان دویبدو رفت طبقه اخر منم دنبالش میدوییدممم
جیا: ببخشیدد
کوک: وایسااااا
رفت تو اولین اتاق که درش باز بود اتاق مهمون
داشت درو میبست که حلوشو گرفتمو وارد شدم
رفت وسط اتاق منم
نفس زنان* منظورم از اون نفساس*
درو اتاقو بستمو بش تکیه دادم
جیا: جونگک...
کوک: ساکت شو
سرمو انداختم پایینو نفس کشیدمم
جیا: ببین من...
سرمو اوردم بالا
کوک: تو چی .. تو چی ها( داد اخرش
با سرعت رفتم سگتش که ب سمت پتجره رف از شون هاش گرفتمو ۱۸۰ درجه چرخوندمشو انداختمش رو تخت
انداخت رو پام یکم ب وسط پا یعنی..... درد گرف اخساس میکنم امپر سوزوندمم داشتمممم... درد داششش
جیا: چت شد
جیا یکم ب سرش نگا کرد فهمید چه غلطی کرده
جیا پاشدو رو ب روم نشست
جیا: خب جونگ کوک ببین الان این کارم ی اتفاق بود نفس عمیق بکش ارومممم
کوک: جیا ( نفس عمیق
جیا: ارومم
کوک: جیان میکشمتتتتتتتتتتت
جیان دویبدو رفت طبقه اخر منم دنبالش میدوییدممم
جیا: ببخشیدد
کوک: وایسااااا
رفت تو اولین اتاق که درش باز بود اتاق مهمون
داشت درو میبست که حلوشو گرفتمو وارد شدم
رفت وسط اتاق منم
نفس زنان* منظورم از اون نفساس*
درو اتاقو بستمو بش تکیه دادم
جیا: جونگک...
کوک: ساکت شو
سرمو انداختم پایینو نفس کشیدمم
جیا: ببین من...
سرمو اوردم بالا
کوک: تو چی .. تو چی ها( داد اخرش
با سرعت رفتم سگتش که ب سمت پتجره رف از شون هاش گرفتمو ۱۸۰ درجه چرخوندمشو انداختمش رو تخت
۱۰.۶k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.