بهترین و کوتاه ترین داستان جهان

بهترین و کوتاه ترین داستان جهان ؛

هیچ حواسم نبود ، دو فنجان ریختم ...
دیدگاه ها (۲)

حکایت عجیبی است ؛ به شب که میرسیم دردهایمان " به روز " میش...

بارون نمیومد ولی هوا خیلی دل بودگفتم برم بیرون یه قدم بزنم ،...

باز هم شب شد و من ماندم و تکرار غزلقلمی دست من افتاد به اصرا...

نیمه‌جان با نفَسِ بوی تو برمی‌گردداین مبارز که به اردوی تو ب...

♡✧هیچ حواسم نبود دو فنجان چای ریختمدر خانه ای که من بودم و ...

بلند ترین مرد جهان در برابر کوتاه ترین زن جهان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط