"دو پارتی"
"دو پارتی"
وقتی با ماشینش تصادف می کنی و....💫🍄پارت اخر:////
لبخندی بخاطر این کارش زدم و به سمت اتاق رفتم...در اتاق رو باز کردم و واردش شدم.
جیمین:مینی...موچی کوچولو من بیا بیرون کاریت ندارم.
مینی:نمیخوام بیام بیرون دعوام میکنی*صدای گرفته
یکم دقت کردم و دیدم صداش از زیر میز کامپیوتر میاد...جلوتر رفتم و مقابل میز کامپیوتر زانو زدم و لبخندی به کیوتیش زدم.
جیمین:موچی من نمیخوای بیای بیرون*دستشو به نشونه بغل دراز میکنه.
ترسیده نگام کرد و پرید بغلم و زد زیر گریه.
مینی:جیمینا باور کن هواسم نبود...هقق باهام قهر نکن*گریه شدید
گریه هاش دل سنگم آب می کرد... چشماش پف کرده بود، دماغش قرمز شده بود و بیشتر از همیشه خواستنی شده بود...بغلش کردم و موهاش رو ناز کردم.
جیمین:هیس گریه نکن پیشی من فدای سرت.
مینی:هق جیمینی خیلی دوست دارم
جیمین:منم دوست دارم الهه ی من:))))
وقتی با ماشینش تصادف می کنی و....💫🍄پارت اخر:////
لبخندی بخاطر این کارش زدم و به سمت اتاق رفتم...در اتاق رو باز کردم و واردش شدم.
جیمین:مینی...موچی کوچولو من بیا بیرون کاریت ندارم.
مینی:نمیخوام بیام بیرون دعوام میکنی*صدای گرفته
یکم دقت کردم و دیدم صداش از زیر میز کامپیوتر میاد...جلوتر رفتم و مقابل میز کامپیوتر زانو زدم و لبخندی به کیوتیش زدم.
جیمین:موچی من نمیخوای بیای بیرون*دستشو به نشونه بغل دراز میکنه.
ترسیده نگام کرد و پرید بغلم و زد زیر گریه.
مینی:جیمینا باور کن هواسم نبود...هقق باهام قهر نکن*گریه شدید
گریه هاش دل سنگم آب می کرد... چشماش پف کرده بود، دماغش قرمز شده بود و بیشتر از همیشه خواستنی شده بود...بغلش کردم و موهاش رو ناز کردم.
جیمین:هیس گریه نکن پیشی من فدای سرت.
مینی:هق جیمینی خیلی دوست دارم
جیمین:منم دوست دارم الهه ی من:))))
۳۷.۵k
۲۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.