خوناشام کوچولو
#خوناشام_کوچولو
پارت 9
ادامه مکالمه
_خب میشه بگی من قراره اینجا چیکار کنم
ببین تو از این به بعد تو اینجا زندگی میکنی
_یعنی قراره تا اخر عمر تو این اتاق حبس شم(ناراحت)
معلومه که ن تو این اتاق ن تو این خونه بیا بریم خونه رو بهت نشون بدم
ویو کوک
چشمام رو باز کردم دیدم یه جای نا اشنام همون دختره رو دیدیم سریع بلند شدم ازش پرسیدم اینجا چیکار میکنم و حرفای که میزد خیلی خنده دار بود چی که یه خوناشامه ای خدا ملت خل شدن
دیدیم داره پا فشاری میکنه که خوناشامه مس گفتم ثابت کن و باورم نمیشه اون اون همین جوری رو وایساده بود داشتم از ترس میمیردم
وقتی گفت باهات کاری ندارم یکم اروم شدم وگفت چون دوسم داره منو دزدیده و فهمیدم تازه تبدیل به خوناشام شده
یعنی اون یه خوناشام کوچولو عه اوخی خیلی کیوته اوخودا واسا بینم دارم چی میگم هی من دیگه رد دادم
دختره دیونه رفته پی دی نیم رو هیپنوتیزم کرده و مرخصی گرفته برام حتی بم رو هم اورده پس اون دو روز که حس میکردم یکی نگام میکنه و یکی پیشمه این کوچولو بود
وقتی گفت باید اینجا بمونم ناراحت شدم یعنی قراره کل عمرم تو یه اتاق بره ولی وقتی گفت ن منظورش خونه بود کنجکاو شدم و باهاش رفتم تا خونه رو ببینم
وقتی از اتاق رفتیم بیرون و برون رو دیدم کپ کردم اینجا چقد بزرگو دارکه پرام
طبقه بالا رو نشونم داد اتاقش دقیقا پیش اتاق منه و مثل اینکه یه دوستم داره که باهم زندگی میکنن الان داریم میریم پایین که دوستش دو به من معرفی کنه
خونه خیلی بزرگه و یه عالمه اتاق خالی داره
رفتیم پایین که یه دختره رو دیدیم
_سلام
کوک این لیا دوست صمیمی منه از راهنمایی باهم دوستیم
=سلام من لیام خوشبختم
_خوشبختم راستی خوناشام کوچولو اسم تو چیه تو هنوز اسم خودت رو بهم نگفتی
کی من من ا. تم
_ا. ت اسم قشنگیه
میسی(سرخ شدن و ذوق)
=چیشد الان ا. ت سرخ شد پرام
= _خنده
خب بریم بقیه جاهارو بهت نشون بدم
_اوکی
رفتیم و کل خونه رو بهم نشون داد حیاط خیلی بزرگ و قشنگی داره
اتاقا یه دیوار شیشه به سمت بیرون داره که ویو خیلی قشنگی داره
سقف اتاق ها هم شیشه که با کنترل شیشه تبدیل به سقف میشه و اگه رو تایمر بزاری خودش طبق ساعت تعین شده خودش تبدیل میشه
کلا خونه خیلی خوبیه برگشتم رو یه ا. ت گفتم
_خب از حودت بگو چند سالته و از این چیزا
خب من...
#اد_جئون
برای دیدن خونه ا. ت و لیا پست پین شده رو چک کنید
پارت 9
ادامه مکالمه
_خب میشه بگی من قراره اینجا چیکار کنم
ببین تو از این به بعد تو اینجا زندگی میکنی
_یعنی قراره تا اخر عمر تو این اتاق حبس شم(ناراحت)
معلومه که ن تو این اتاق ن تو این خونه بیا بریم خونه رو بهت نشون بدم
ویو کوک
چشمام رو باز کردم دیدم یه جای نا اشنام همون دختره رو دیدیم سریع بلند شدم ازش پرسیدم اینجا چیکار میکنم و حرفای که میزد خیلی خنده دار بود چی که یه خوناشامه ای خدا ملت خل شدن
دیدیم داره پا فشاری میکنه که خوناشامه مس گفتم ثابت کن و باورم نمیشه اون اون همین جوری رو وایساده بود داشتم از ترس میمیردم
وقتی گفت باهات کاری ندارم یکم اروم شدم وگفت چون دوسم داره منو دزدیده و فهمیدم تازه تبدیل به خوناشام شده
یعنی اون یه خوناشام کوچولو عه اوخی خیلی کیوته اوخودا واسا بینم دارم چی میگم هی من دیگه رد دادم
دختره دیونه رفته پی دی نیم رو هیپنوتیزم کرده و مرخصی گرفته برام حتی بم رو هم اورده پس اون دو روز که حس میکردم یکی نگام میکنه و یکی پیشمه این کوچولو بود
وقتی گفت باید اینجا بمونم ناراحت شدم یعنی قراره کل عمرم تو یه اتاق بره ولی وقتی گفت ن منظورش خونه بود کنجکاو شدم و باهاش رفتم تا خونه رو ببینم
وقتی از اتاق رفتیم بیرون و برون رو دیدم کپ کردم اینجا چقد بزرگو دارکه پرام
طبقه بالا رو نشونم داد اتاقش دقیقا پیش اتاق منه و مثل اینکه یه دوستم داره که باهم زندگی میکنن الان داریم میریم پایین که دوستش دو به من معرفی کنه
خونه خیلی بزرگه و یه عالمه اتاق خالی داره
رفتیم پایین که یه دختره رو دیدیم
_سلام
کوک این لیا دوست صمیمی منه از راهنمایی باهم دوستیم
=سلام من لیام خوشبختم
_خوشبختم راستی خوناشام کوچولو اسم تو چیه تو هنوز اسم خودت رو بهم نگفتی
کی من من ا. تم
_ا. ت اسم قشنگیه
میسی(سرخ شدن و ذوق)
=چیشد الان ا. ت سرخ شد پرام
= _خنده
خب بریم بقیه جاهارو بهت نشون بدم
_اوکی
رفتیم و کل خونه رو بهم نشون داد حیاط خیلی بزرگ و قشنگی داره
اتاقا یه دیوار شیشه به سمت بیرون داره که ویو خیلی قشنگی داره
سقف اتاق ها هم شیشه که با کنترل شیشه تبدیل به سقف میشه و اگه رو تایمر بزاری خودش طبق ساعت تعین شده خودش تبدیل میشه
کلا خونه خیلی خوبیه برگشتم رو یه ا. ت گفتم
_خب از حودت بگو چند سالته و از این چیزا
خب من...
#اد_جئون
برای دیدن خونه ا. ت و لیا پست پین شده رو چک کنید
۴.۸k
۲۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.